فاطمـه
fatemeh2603 اَللهُمّ عَجـّلْ لِـوَلیّکَ الفَــرَج
من بد
شما که خوبی
مثل من نباش
(:
اونی که
حواسش بهت هست
حواست بهش هست؟!
):
«پائیز جان» کم کم دیگه به آخرات رسیدیم کمی از خودت برایم بگو خندهی چه کسی را دیدی که برگهایت زرد شد و ریخت !!! عاشق شدی ...!؟ و جایت رو به زمستان می خواهی بدهی !!! #مرتضی_مهرجو 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 پاییز این ...
#صاحبنا🌱 من از یادت نمیکاهم؛ تو را من چشم در راهم... #نیما_یوشیج ...♡🍁 ♡... اَللهُمّ عَجـّلْ لِـوَلیّکَ الفَــرَجْ🌸 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّـدٍ وَّ آلِ مُحَمـَّد وعَجـِلْ فَرَجَهُم🌸 ۱۳۹۸/۰۹/۲۲
میگفت بچه مسلمون مشکلاتشو سر سجاده حل میکنه ... -سر سجاده وقتی میگی : "الله اکبر" یعنی بزرگترِ من ! من کوچولویِ توأم ... 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 #استاد_پناهیان 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 اولا سلااااااااممممم😊 دوما اینکه داشتم کامنتهای پستهای قبلم رو میخوندم ...
آدما بعضی وقتا نیاز دارن که یه مدت فاصله بگیرن از همه چیز و همه کس. دور بشن از مشغله ها و دردسر های روزانه شون. برن یه جایی که کسی پیگیرشون نباشه، منتظرشون نباشه؛جایی که لازم نباشه دلیل حال بدشون رو توضیح بدن واسه کسی. هیچ کس و هیچ ...
حواسمان به این آمد و رفتنهای پرشتاب و عجول باشد... به فصل و ماههای درگذر و روزهای بدونِ توقف... نگاهمان را حواله کنیم سمتِ صندوقچه ی خاطره های هزار رنگِ این روزها کمی پریده رنگ و آن لحظه های بی حوصلگیِ کشدار با هزار جور ژستِ اضافه اش... مثلاً فکر ...
من خسته تر از آنی بودم که بدی ها را با بدی جواب بدهم و "هوی" باشم در جواب ِ "های"ِ آدم ها ... خسته تر از آنی بودم که روحم را شرحه شرحه کنم تا بفهمند که در موردم اشتباه می کنند یا بفهمند که به کار من ، ...
یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم. اوایل بهش میرسیدم، قشنگ بود و جون دار. کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره، خیلی قوی بود، صبور بود، اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد. منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود، به خیال ...
پدرم همیشه میگفت، یکوقتایی"دید رو نادیده کن" یعنی بهم یاد داده بود اگه دیدم کسی کاری کرد،حرفی زد ،تهمتی زد ،ازاری رسوند،دلی شکوند ،اشکی دراورد یکبار بهش فرصت بدم ،چیزی که دیدمو ،ندید بگیرم! اما کجای حرفشو خوب نفهمیدم نمیدونم اما بیشتر از یکبار فرصت دادم به هرکسی تا جایی ...
#صاحبنا 🌱 🍂 ای امام زیبایی ها! سلام. پائیز هم آمد، می بینی؟ گویی او هم منتظر است. ابرهایش را بنگر، برای دوری از تو اشک می ریزند. برگ ریزان برای توست؛ او هر سال به امید آمدنت زمین را فرش می کند. چشم برگ ها به آسمان خیره مانده، ...
کافیست توی اتاقتان جای میز تحریرتان را با تخت عوض کنید. حس خوب تغییری را که دارید مثل وقتی است که یک قاب جدید برای گوشی تان می خرید. اصلا خیلی هم نباید این حس خوب برای آدم خرج بردارد. کافیست نایلونی که روی کنترل تلویزیونتان کشیده اید را عوض ...
#صاحبنا🌱 مهربان من!... من همانم که وقتی کوچک تر از حالا بود، فکرهای زیادی در سَر داشت و دوست داشت از یارانَت شود!... لباس رزم بر تن کند و همانی شود که می خواهی!... خوبِ من!... من همانم!... گرچه روزگار گَردِ گُناه بر سَر و رویَم نشانده! گرچه شاید دیگر ...
#یاسیدتیرقیه 💔 حضرت سه ساله . یک جای کار می لنگد . من هم بابا گُم کرده ام شبیه تو ولی انگار .. دل من شبیه تو انگار بهانه گیر خوبی نیست ! که بعد از قرن ها هنوز که هنوز است پدر به سراغش نیامده . اَللهُمّ عَجـّلْ لِـوَلیّکَ ...
می توان تو را خواند به ماه،آبروی آب،ساقی،گره گشا... اما میخوانمت به عشق که تو اعتبارِ عاشقانه ترین حماسه ی عالمی! و عشق یعنی همین! سرسپردگی تا عمقِ جآن! لیکن اینجا؛آغازِ قصه ی اَبَر قهرمانِ عاشق و پایانِ واژه هایی از همیشه عاجزتر... بی اعتبارتر! واژه ها بگویید از آن ...
کافیه دلت گرفتہباشہ.بویِبهشتِزهـرا تویحسینیہدلتڪہپیچیدرآهیمیشی قطعہ۲۶مـزار،یادبودابراهیـم، یهسݪام میدیبہاونڪہخدابهشسݪامداده سرمزارچمـراندݪهاڪمیدردودلاز جفایروزگاروشیداییدݪت💔 ابراهیمهمـتهممدامتویگوشت میگہ :)برای،خـدابآش.. جَمْــعِ شُـهداء جَـمْعِـه، مدافعـایحرم کہ دورِحضرتزینب(س)حلقـہزدن دیدنیـن غروبڪہمیشہیه |•جـزیره پیداست ڪهمیگن جایمجنون هآیخداست•| پرفانوسروشـن.همہشونمیگـنشبها، همدمـشون حضرت مادره💔 یهـ گوشـهـ ازبهـشتِزهـرا(سلاماللهعلیها) ڪه مـنورشدهبہعـطرحضـورشهدایگمنام راسـتیچہبـوی #یاسـی،پیـچیده:))) #خـوشبہحآݪشـماتهـرانیهآ #شهدا ۱۳۹۸/۷/۵
#شهیدانه...💔 هرگاه میشنوم... شهیدی می اوردند... از دیار جنوب... قلبم میگیرد... چشمانم تر میشوند... دستهایم میلرزد... بازهم امدند... امدند تا ره پاکی را نشانمان دهند... امدند تا یاریمان سازند... . اما در گوشه ای صدای گریه ای می اید... بازگشتی پسرم؟؟ خوش امدی! مادر به فردای قد و بالای رشیدت... ...
@HEDIEH.ADIB1370 شهریوری ها را نمی توان شناخت ! شخصیت هایِ پیچیده و نسبتاً ساکتی ، که دنیایِ اسرار آمیزِ خودشان را دارند ... آدم هایی سر به زیر و نجیب که خلق و خویی متعادل و پسندیده دارند ... در نگاهِ اول ، آدم هایِ بی تفاوت و خونسردی به ...
(اقترب الساعه وانشق القمر) (قمر/۱) . . خورشید میان آسمان شاهد شق القمریست که کمر حسین را دوتا کرده.. روضه که نمیخواهد.. همین که کمر حسین را تا کردهاند همین که دوباره بی برادرش کردهاند.. همین که دوباره جان حسین گرفتند.. خودش روضه است... #سید_علی_سیدی #قمربنیهاشم.. #تاسوعاےحسینےتسلیت ۱۳۹۸/۶/۱۸
و امّا من! هرگز برای امامِ خویش تکلیف مُعیَّن نمی کنم ، که تکلیفِ خود را از #حسین می پُرسم. و من حسین را نه فقط برای خِلافت، که برای #هدایت می خواهم و من... حسین را برای دنیایِ خویش نمی خواهم، که دنیایِ خود را برای حسین می خواهم. ...
ذوالجناح حرکت نکرد... امام فرمود: نامِ این سرزمین چیست؟ -غاضریه. .. امام فرمودند:نام دیگری هم دارد؟ -شاطیُ الفرات باز امام فرمودند: نام دیگری هم دارد؟ -کربلا....:) راوی میگه امام گریه ی سختی کردند و رو به آسمان گفتند: ~• اَعوذُ بِالله مِنَ اَلکَربِ وَ اَلبَلاء •~ خیمه ها را برپا ...
اول حرکتش گفته بود هر کس میخواهد "مهجه" اش را در راه ما ببخشد و فدا کند، با ما بیاید. "مهجه" یعنی خون قلب. خون دل. لابد کنایه از عمق همراهی و وفاداری است. بعضی ها قیام کردند و همراه شدند. خون دلشان را ریختند به پای او. بعد توی ...