بیرون زِ تو نیست آنچه می خواسته ام فهرستِ تمامِ آرزوهای منی...! #شفیعی_کدکنی
از زلزله و عشق، خبر کس ندهد ! آن لحظه خبر شوی که ویران شدهای ... ! #شفیعی_کدکنی
- کاش میشد میرفتیم از اینجا. - کجا؟ - هرجا به جز اینجا. #دیوارنوشت #عربیات دل من گرفته زین جا هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟ #شفیعی_کدکنی
در فضایی که مکان گم شده از وسعت آن میروم سوی قرونی که زمان برده زِ یاد گویی از شهپر جبریل درآویختهام یا که سیمرغ گرفتهست به منقار مرا ... #شفیعی_کدکنی
دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود، دسته گل هایی که از شوقِ تو در دل بسته ام ...! #شفیعی_کدکنی ♥️🌹♥️
من در حضور باغ برهنه در لحظههای عبور شبانگاه پلک جوانهها را آهسته میگشایم و میگویم: آیا اینان رؤیای زندگی را در آفتاب و باران بر آستان فردا احساس میکنند؟ #شفیعی_کدکنی
پاییز ای فصل برگریز ای همچو مرگ خوب و رهاننده و عزیز گویم اگر دوستترت دارم از بهار باور نمیکنی؟! #شفیعی_کدکنی
دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود، دسته گلهایی که از شوق تو در دل بستهام ..! #شفیعی_کدکنی
دیر شد،باز آ که ترسم ناگهان پر پر شود دسته گل هایی که از شوق تو در دل بسته ام.... #شفیعی_کدکنی
تا کجا میبَرد این نقشِ به دیوار مرا؟ تا بدانجا که فرو میمانَد، چشم از دیدن و لب نیز زِ گفتار مرا #شفیعی_کدکنی
من در حضور باغ برهنه در لحظههای عبور شبانگاه پلک جوانهها را آهسته میگشایم و میگویم: آیا اینان رؤیای زندگی را در آفتاب و باران بر آستان فردا احساس میکنند؟ #شفیعی_کدکنی @
🍁🐶 پاییز ای فصل برگریز ای همچو مرگ خوب و رهاننده و عزیز گویم اگر دوستترت دارم از بهار باور نمیکنی؟! #شفیعی_کدکنی . . .
پاییز ای فصلِ برگریز ای همچو مرگ خوب و رهاننده و عزیز گویم اگر دوست ترت دارم از بهار باور نمیکنی #شفیعی_کدکنی
هزار آینه جاریست هزار آینه اینک به همسراییِ قلبِ تو میتپد با شوق زمین تهیست زِ رندان همین تویی تنها که عاشقانهترین نغمه را دوباره بخوانی بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی ✏️ #شفیعی_کدکنی #شعر #گل_سرخ #عاشقانه #حدیث_عشق #گل ...
طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ست با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر این هم نشان ما : یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر ✍🏼 #شفیعی_کدکنی
تنها که میشوی دلتنگی هایت رنگ جیغ می گیرد میان فریاد سکوتت…… #شفیعی_کدکنی
اگر ساحل خموش و صخره آرام وگر کار صدف چشم انتظاریست؛ من و دریا نیاساییم هرگز قرارِ کارِ ما بر بیقراریست ...! #شفیعی_کدکنی ┅✶❤✶┅
چـون صاعقـه در کوره ی بی صبری ام امروز از #صبــــح که بـرخواستـه ام ابـری ام امــروز...! #شفیعی_کدکنی