ارزش بعضی چیزا، با به زبون آوردنش از بین میره .. ! این آخرِ بدبخت بودنه که به کسی بگی، گاهی حالم رو بپرس ! همیشه دیدن یه پیام ناگهانی شنیدن یه سلام بی هوا از آدمی که انتظارش رو می کشی، می تونه حال و روزت رو عوض کنه! ...
یه شماره تماس توی دفترچهی من هست، که سالهاست نه کسی باهاش به من زنگ میزنه، نه دیگه میتونم بهش زنگ بزنم. اما مگه میشه خاطرات کسیرو به یاد آورد و دلتنگش نشد؟ #پویا_جمشیدی
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی هی زمستان برود ، "باز زمستان برسد" ! #پویا_جمشیدی
در تقلای ماندن و رفتن لذتِ "ما" شدن مٓجازی بود من به تقدیر رو زدم امّا سرنوشتِ دو خط.. موازی بود #پویا_جمشیدی
فاصله شاید دلتنگی بیاره، اما دل آدما رو به هم نزدیکتر میکنه! من انقدری که به تو فکر میکنم، به آدمای اطرافم نگاه نمیکنم! انقدری که از تو برای خودم خاطرههای خیالی میسازم، خاطرات دیگه رو به یاد نمیارم! گاهی وقتا آدما، من رو با دست نشون میدن و فکر ...
میدانستم یک روز #خسته میشوی و میروی من میمانم و یک عمر #دلتنگی #پویا_جمشیدی
همه قول موندن میدن، اما همه سر قولشون نمیمونن. تکیه دادن به آدمی که ناگهان ازت فاصله میگیره، مثل پریدن توی دریا به امید نجات غریقیه که دست و پا زدنت رو میبینه و کاری برات انجام نمیده. تو ممکنه از غرق شدن نجات پیدا کنی، اما دیگه هیچوقت دل ...
شعر هم مثل قرص، برای مریض قطع امید شده، بی فایده ست. باید... ببینمت #پویا_جمشیدی
...🗣 این روزا یه بغضی توی گلوم هست که میدونم تا آخر عمر عذابم میده. شاید اگه میدونستم دیگه نمیبینمش، بیشتر نگاش میکردم، طولانیتر باهاش حرف میزدم، سفتتر بغلش میکردم. اگه میدونستم این خداحافظی، خداحافظیِ آخره، یه جور دیگهای بهش میگفتم دوستت دارم، شاید پشیمون میشد و نمیرفت. بعضی آدما ...
خبر مرگم را که شنیدی گریه نکن... موهایت را کوتاه کن رژ قرمز بزن و به دیدارم بیا ... من صدای آمدنت را دوست دارم ... #پویا_جمشیدی
دارم تو را حس میکنم با دستِ در دستم با هرکه باشی باز هم دلواپست هستم ای کاش من تنها دلیل بودنت بودم از سایهات نزدیکتر پیراهنت بودم #پویا_جمشیدی
هرشب از خواب میپرم و تورا هرشب از روی عکس میبوسم... خسته از این سکوت دردآور خستهام... بیقرار... مایوسم... . من در آغوش میکشم خود را... تو در آغوش بهتری هستی... بیتو تکرار میشوم در تو... و تو از عطر دیگری مستی... متن: #پویا_جمشیدی
فکر کن! آخرین نفسهایت زیر باران شبی رقم بخورد عشق یعنی که رفته باشد و بعد حالت از زندگی بههم بخورد #پویا_جمشیدی
دوست داشتن، چیزی شبیه به گم شدنه، توی یه آدم دیگه. حالا هرچی کسی رو بیشتر دوست داشته باشی، عمیقتر گم میشی. یه جاهایی دیگه نمیدونی برای خودت داری زندگی میکنی یا برای اون. حالا دیگه همون آهنگی رو گوش میدی که اون گوش میده. همون کاری رو انجام میدی ...
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی هی زمستان برود، "باز زمستان برسد"! #پویا_جمشیدی