بفرماییین نظر پیلیزززز،زحمت کشیدما.
بفرماییین نظر پیلیزززز،زحمت کشیدما.
◈ستارگان عاشق◈
پارت②③
♤هیومین♤
خیلی مراقب بودم که نسوزم.هیچکی هم خداروشکر سراغم نمیومد.یه صداهایی از اونور میومد.یواشکی رفتم و نگاه کردم.کریستال و جسیکا اسلحه هاشونو سمت هم گرفته بودن.جسی:تو بزن خواهر کریستال:نه تو بزن من خواهرمو نمیکشم.جسی :باشه اگه من زدم باید اون کیف آبیو رو بدی به من کریستال:حرفشم نزن.تفنگمو اوردم بالا بنـــگ زدم به پشت جسیکا._این مسخره بازیا چیه.کریستال:ایولللل هم تیمی_قابلی نداشت.جسیکا با عصبانیت نگام میکرد حقشه.
رفتم یه سمت دیگه.#مامان آهو،بابا آهو نی نی آهو.صدای خنده یه دختر میومد.لوهان بورامو از پشت بغل کرده بود._وااا!هردوتاشون برگشتن.یه تیر زدم به کله بورام یکی هم به سینه لوهان._خدافظ آهوها///
♥یونا♥
_واااای دیوونه چرا افتادی دنبال من.بکهیون همینطوری که هی رنگاشو پرت میکرد گفت:چون میخوام بکشمت و بهت دستور بدم.هی جا خالی میدادم._عمرا فکرشم نکن&هااایییش به خاطر تو مجبور شدم چندساعت تو این هوای سرد تو جنگل بمونم_میخواستی نیای دنبالم&نکنه ایندفعه منو میبری تو دهن شیر_احتمالش هس.
چانیول رو بروم ظاهر شد و رنگشو پرت کرد.خودمو کشیدم پایین.&چاااااانیوللللللللل
سرمو اوردم بالا.یه رنگ زرد خورده بود تو صورت بکهیون.زدم زیر خنده.یه تیر خورد تو دهنم.چانی:یــهت من اعصاب ندارما.حالابکهیون زد زیر خنده.بــمب یه تیر دیگه زده شد.چانیول با ناراحتی برگشت.سویونگ با لبخند بهمون نگاه کرد.دهن من هنوز باز بود/:
☆ته یون☆
_هی سانی من گناه دارم$خوب به من چه؟_بهم رحم کن باشه اونیییی$عمرا من نمیزارم تو منو مجازات کنی._اونییی$خوب میخواستی تو گروه قرمز نباشی.سئو هیون یواشکی از پشت اومد و سانیو زد.$اومای گاش،سئو هیووووون.لبخند زدم_ممنووون
بدو بدو رفتم یه سمت دیگه.یه تیر از بغل گوشم رد شد.رومو برگردوندم.سوهو با لبخند اومد سمتم&کم مونده بود._آه آره.اما من دوس ندارم توسط تو مجازات بشم.اسلحمو اوردم بالا و بـــنگ زدم به قلبش._خورد به هدف.با دهن باز نگام کرد.لبخند زدمو گوشیمو دراوردم.چراغ سوهو خاموش شد.۱۵ نفر سبز مونده بودن و ۱۰ نفر که ما باشیم قرمز._اه بی عرضه ها.سوهو هنوز با تعجب نگام میکرد.اهمیتی ندادم و رفتم.
یه تیر خورد به پشتم.برگشتم سویونگ بود:شرمنده م ولی خوب..._هاااییییش لهت میکنم سویونگ.#خو منکه گناهی ندارم._اه حق داری.جی بی و مارک دوتاییشون داشتن میدوییدن.سویونگ دوتاشونو زد._بمیریییی ایشالله سویونگ یعنی قدت بره زیر درخت.جی بی و مارک با تعجب به هردوتامون نگاه کردن.بعد دوتاشون افتادن زمین._وااا!!!#الکی مثلا اینا شهید شدن؟_سویونگ جان#جان دلم؟_دقیقا تو برای چند نفر میخوای مجازات تعیین کنی؟سرشو خاروند:خوب یکی برام خیلی مهمه ولی بقیه نه
راستش خودمم موندم.من دیگه میرم فعلا.
به صفحه گوشیم نگاه کردم.(عکس کله سویونگ اومد عکس منو زد.هوووف،جی بی و مارکم پاک شدن.باید میرفتم سمت افراد سوخته،بعد ۵ دیقه رسیدم همه مثل لشکر شکست خورده ولو شده بودن،یونا هم داشت بزور رنگی که خورده بود به دهنشو پاک میکرد.بکهیونم بهش میخندید.بکهیون ...هه بهتره بگم آقای بیون.چند روز دیگه خبر رابطشون پخش میشه.
چانی درگوش بکی یه چیزی گفت بکی برگشتو نگام کرد.اخم کردمو رفتم سمت سئو هیون و تیفی///
خانم چویی:گروه سبز برنــــــــده س.همه بچه ها ی سبز پوش خندیدن و جیغ کشیدن.
چویی:حالا مجازات،بزارین نقشه رو ببینم اولین نفر حذفی کریس وو توسط تاعو.همه زدن زیر خنده.خودمم خندیدم.کریس به همه چپ چپ نگاه کرد و همگی خفه شدیم.
چویی:تاعو مجازاتت برا کریس؟تاعو:از من اینو نخواین.......داشت چینی حرف میزد.کریس: باز این قاط زد!داره میگه نمیخواد مجازات تعیین کنه و...چویی:کریس بزار یه نفر دیگه ترجمه کنه.لوهان این کارو میکنی؟لوهان:آه بله داره میگه میخواد........یاااا آروم بحرف.دیگه همه پخش زمین شده بودن زمینو گاز میگرفتن.لوهان:نمیخواد مجازات تعیین کنه میگه کریس لپشو بوس کنه.چویی:چرا قاط زدی تاعو؟کریس:هیجان زده شه همینه.
چویی:خب...
کریس:خب...
چویی:خـــب
کریس:خب که چی؟
چویی:اه لپشو بوس کن دیگه.کریس رفت جلو و بوسش کرد//
✫هیومین✫
تیفی مجازات سهون رو داشت تعیین میکرد.تیفی:ایییش هیچی به ذهنم نمیرسه برو هیومینو ببوس.همگی جیغ کشیدن:اوووووو.لپام گل انداخت_خوب چرا ب من ربط میدی.تیفی:میخواستم یکم حال کنم.سهون اومد طرفم.یه قدم رفتم عقب_فراموشش کن.تیفی:دروغ میگه بدو.سهون دستمو گرفت.چشامو محکم بستم.پیشونیمو بوس کرد.چشامو آروم باز کردم.سهون یه چشمک زد.خندیدم و همه دست زدن.
خانم چویی ۶ نفرو جدا کرد.سویونگ رفت دورشون چرخید و به همه نگاه کرد.چویی:آفرین سویونگ عالی بودی.ته یون با دهن کج به سویونگ نگاه میکرد.
سویونگ :خوب جی بی تو و مارک و وی و کوکی برین.فقط ته یون چانیول موندن.س
◈ستارگان عاشق◈
پارت②③
♤هیومین♤
خیلی مراقب بودم که نسوزم.هیچکی هم خداروشکر سراغم نمیومد.یه صداهایی از اونور میومد.یواشکی رفتم و نگاه کردم.کریستال و جسیکا اسلحه هاشونو سمت هم گرفته بودن.جسی:تو بزن خواهر کریستال:نه تو بزن من خواهرمو نمیکشم.جسی :باشه اگه من زدم باید اون کیف آبیو رو بدی به من کریستال:حرفشم نزن.تفنگمو اوردم بالا بنـــگ زدم به پشت جسیکا._این مسخره بازیا چیه.کریستال:ایولللل هم تیمی_قابلی نداشت.جسیکا با عصبانیت نگام میکرد حقشه.
رفتم یه سمت دیگه.#مامان آهو،بابا آهو نی نی آهو.صدای خنده یه دختر میومد.لوهان بورامو از پشت بغل کرده بود._وااا!هردوتاشون برگشتن.یه تیر زدم به کله بورام یکی هم به سینه لوهان._خدافظ آهوها///
♥یونا♥
_واااای دیوونه چرا افتادی دنبال من.بکهیون همینطوری که هی رنگاشو پرت میکرد گفت:چون میخوام بکشمت و بهت دستور بدم.هی جا خالی میدادم._عمرا فکرشم نکن&هااایییش به خاطر تو مجبور شدم چندساعت تو این هوای سرد تو جنگل بمونم_میخواستی نیای دنبالم&نکنه ایندفعه منو میبری تو دهن شیر_احتمالش هس.
چانیول رو بروم ظاهر شد و رنگشو پرت کرد.خودمو کشیدم پایین.&چاااااانیوللللللللل
سرمو اوردم بالا.یه رنگ زرد خورده بود تو صورت بکهیون.زدم زیر خنده.یه تیر خورد تو دهنم.چانی:یــهت من اعصاب ندارما.حالابکهیون زد زیر خنده.بــمب یه تیر دیگه زده شد.چانیول با ناراحتی برگشت.سویونگ با لبخند بهمون نگاه کرد.دهن من هنوز باز بود/:
☆ته یون☆
_هی سانی من گناه دارم$خوب به من چه؟_بهم رحم کن باشه اونیییی$عمرا من نمیزارم تو منو مجازات کنی._اونییی$خوب میخواستی تو گروه قرمز نباشی.سئو هیون یواشکی از پشت اومد و سانیو زد.$اومای گاش،سئو هیووووون.لبخند زدم_ممنووون
بدو بدو رفتم یه سمت دیگه.یه تیر از بغل گوشم رد شد.رومو برگردوندم.سوهو با لبخند اومد سمتم&کم مونده بود._آه آره.اما من دوس ندارم توسط تو مجازات بشم.اسلحمو اوردم بالا و بـــنگ زدم به قلبش._خورد به هدف.با دهن باز نگام کرد.لبخند زدمو گوشیمو دراوردم.چراغ سوهو خاموش شد.۱۵ نفر سبز مونده بودن و ۱۰ نفر که ما باشیم قرمز._اه بی عرضه ها.سوهو هنوز با تعجب نگام میکرد.اهمیتی ندادم و رفتم.
یه تیر خورد به پشتم.برگشتم سویونگ بود:شرمنده م ولی خوب..._هاااییییش لهت میکنم سویونگ.#خو منکه گناهی ندارم._اه حق داری.جی بی و مارک دوتاییشون داشتن میدوییدن.سویونگ دوتاشونو زد._بمیریییی ایشالله سویونگ یعنی قدت بره زیر درخت.جی بی و مارک با تعجب به هردوتامون نگاه کردن.بعد دوتاشون افتادن زمین._وااا!!!#الکی مثلا اینا شهید شدن؟_سویونگ جان#جان دلم؟_دقیقا تو برای چند نفر میخوای مجازات تعیین کنی؟سرشو خاروند:خوب یکی برام خیلی مهمه ولی بقیه نه
راستش خودمم موندم.من دیگه میرم فعلا.
به صفحه گوشیم نگاه کردم.(عکس کله سویونگ اومد عکس منو زد.هوووف،جی بی و مارکم پاک شدن.باید میرفتم سمت افراد سوخته،بعد ۵ دیقه رسیدم همه مثل لشکر شکست خورده ولو شده بودن،یونا هم داشت بزور رنگی که خورده بود به دهنشو پاک میکرد.بکهیونم بهش میخندید.بکهیون ...هه بهتره بگم آقای بیون.چند روز دیگه خبر رابطشون پخش میشه.
چانی درگوش بکی یه چیزی گفت بکی برگشتو نگام کرد.اخم کردمو رفتم سمت سئو هیون و تیفی///
خانم چویی:گروه سبز برنــــــــده س.همه بچه ها ی سبز پوش خندیدن و جیغ کشیدن.
چویی:حالا مجازات،بزارین نقشه رو ببینم اولین نفر حذفی کریس وو توسط تاعو.همه زدن زیر خنده.خودمم خندیدم.کریس به همه چپ چپ نگاه کرد و همگی خفه شدیم.
چویی:تاعو مجازاتت برا کریس؟تاعو:از من اینو نخواین.......داشت چینی حرف میزد.کریس: باز این قاط زد!داره میگه نمیخواد مجازات تعیین کنه و...چویی:کریس بزار یه نفر دیگه ترجمه کنه.لوهان این کارو میکنی؟لوهان:آه بله داره میگه میخواد........یاااا آروم بحرف.دیگه همه پخش زمین شده بودن زمینو گاز میگرفتن.لوهان:نمیخواد مجازات تعیین کنه میگه کریس لپشو بوس کنه.چویی:چرا قاط زدی تاعو؟کریس:هیجان زده شه همینه.
چویی:خب...
کریس:خب...
چویی:خـــب
کریس:خب که چی؟
چویی:اه لپشو بوس کن دیگه.کریس رفت جلو و بوسش کرد//
✫هیومین✫
تیفی مجازات سهون رو داشت تعیین میکرد.تیفی:ایییش هیچی به ذهنم نمیرسه برو هیومینو ببوس.همگی جیغ کشیدن:اوووووو.لپام گل انداخت_خوب چرا ب من ربط میدی.تیفی:میخواستم یکم حال کنم.سهون اومد طرفم.یه قدم رفتم عقب_فراموشش کن.تیفی:دروغ میگه بدو.سهون دستمو گرفت.چشامو محکم بستم.پیشونیمو بوس کرد.چشامو آروم باز کردم.سهون یه چشمک زد.خندیدم و همه دست زدن.
خانم چویی ۶ نفرو جدا کرد.سویونگ رفت دورشون چرخید و به همه نگاه کرد.چویی:آفرین سویونگ عالی بودی.ته یون با دهن کج به سویونگ نگاه میکرد.
سویونگ :خوب جی بی تو و مارک و وی و کوکی برین.فقط ته یون چانیول موندن.س
۴.۴k
۰۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.