منه بدبخت هی باید بیام پست از بدبختیام بزارم
منه بدبخت هی باید بیام پست از بدبختیام بزارم
ایندفه نوبت ارش خان بود میخواست بدبختمون کنه
چجورم میخواسته خودکشی کنه
یه کپسول گاز میخره ساعت ۲ شب میره تو ماشین تا جون داره سیگار میکشه خداروشکر یادش میره تا اخر شیشه رو بده بالا کپسول رو باز میکنه میگیره میخوابه
یه دزد(یه بارم دزد سود داشت)تا مدل ماشینو میبینه و شیشه رو دید میزنه ارش رو نمیبینه میره نزدیک و میبینه ارش بیهوشه شیشه رو میشکنه (نمیدونم چجوری)قفل مرکزی رو میزنه و ارش رو میبره بیمارستان الانم حالش خوبه دو ساعت دیگه میاد خونه میخوام ببرمش تیمارستان بستریش کنم
ایندفه نوبت ارش خان بود میخواست بدبختمون کنه
چجورم میخواسته خودکشی کنه
یه کپسول گاز میخره ساعت ۲ شب میره تو ماشین تا جون داره سیگار میکشه خداروشکر یادش میره تا اخر شیشه رو بده بالا کپسول رو باز میکنه میگیره میخوابه
یه دزد(یه بارم دزد سود داشت)تا مدل ماشینو میبینه و شیشه رو دید میزنه ارش رو نمیبینه میره نزدیک و میبینه ارش بیهوشه شیشه رو میشکنه (نمیدونم چجوری)قفل مرکزی رو میزنه و ارش رو میبره بیمارستان الانم حالش خوبه دو ساعت دیگه میاد خونه میخوام ببرمش تیمارستان بستریش کنم
۸.۰k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۰۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.