غریبی میکنم با قابِ عکست نا اُمیدانه
غریبی میکنم با قابِ عکست نا اُمیدانه
خودم هم کرده ام انگار باور برنمیگردی
هزاران سالِ دیگر کاش با بویِ تو برخیزم
به دیدارم نگو که صبحِ محشر برنمیگردی
خودم هم کرده ام انگار باور برنمیگردی
هزاران سالِ دیگر کاش با بویِ تو برخیزم
به دیدارم نگو که صبحِ محشر برنمیگردی
۷۰۴
۱۳ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.