بزرگ تر شده ام...
بزرگ تر شده ام...
چیزی که مرا نکشت:)
قوی ترم کرد...
به نیمه ی پر لیوان نگاه کن:
"این منم!
زنی که گریه نمیکند"
خاطراتم را زنده به گور کرده ام...
و خودم را که دوستت داشت،
از پنجره ای که گریه میکرد
به خیابان انداختم!
حالا به منی که دوستت ندارد بگو:
"چگونه غم ها مرا نمیکشند؟!"
وقتی در انعکاس تمام آینه ها
دستی که مرا بغل کرده است:)
نبودن توست...
چیزی نگو...
به نیمه ی خالی لیوان نگاه کن
"این منم!
زنی که گریه نمیکند...
چیزی که مرا نکشت:)
قوی ترم کرد...
به نیمه ی پر لیوان نگاه کن:
"این منم!
زنی که گریه نمیکند"
خاطراتم را زنده به گور کرده ام...
و خودم را که دوستت داشت،
از پنجره ای که گریه میکرد
به خیابان انداختم!
حالا به منی که دوستت ندارد بگو:
"چگونه غم ها مرا نمیکشند؟!"
وقتی در انعکاس تمام آینه ها
دستی که مرا بغل کرده است:)
نبودن توست...
چیزی نگو...
به نیمه ی خالی لیوان نگاه کن
"این منم!
زنی که گریه نمیکند...
۳.۹k
۰۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.