یادمه هشت سالم بود
یادمه هشت سالم بود
یه روز از طرف مدرسه بُردنمون
کارخونه تولید بیسکوییت!
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه ،
که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه
بیسکویت می داد بیرون،
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و
بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو
ورداشتن و خوردن!
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم
که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن
و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی
نصیبم نشده بود!
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت
ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم
تکرار شد!
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه
سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی
که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا
رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون
لذت میبرن،از همون موقع تا الان یکی
از سوالای بزرگ زندگیم این بوده
و هست که خوب بودن و خوب موندن
مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو
با بیسکوییتای توی دستت می سنجند!
یه روز از طرف مدرسه بُردنمون
کارخونه تولید بیسکوییت!
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه ،
که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه
بیسکویت می داد بیرون،
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و
بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو
ورداشتن و خوردن!
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم
که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن
و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی
نصیبم نشده بود!
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت
ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم
تکرار شد!
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه
سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی
که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا
رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون
لذت میبرن،از همون موقع تا الان یکی
از سوالای بزرگ زندگیم این بوده
و هست که خوب بودن و خوب موندن
مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو
با بیسکوییتای توی دستت می سنجند!
۱.۷k
۰۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.