پارت اول
#پارت_اول
+آرسام!
-هوم
+امشب چیکاره ای؟!
- آرشام پارتی داره...اها راستی گف توام ببرم...
+من؟..چرا
-نمیدونم
+مخطلته؟
یه نگا بهش کردم ک گفت
+خب بابا فهمیدم...ولی نمیام
-چرا
+کار دارم
-بچت رو گازه؟
+لامصــب باهوشیـــا
-میدونم...شهاب بیا بابا میریم دوتاشو میگیریم حال میکنیم
فقه نگام کرد
ادامه دادم
-بریم!
+باش...ولی نمیخوام با کسی باشم شبو
بیخیال گفتم
-خب خودشون میخوان
+آرسام تو چرا سیرمونی نداری؟هرشب یه دختر تو تختته...
_شهاب رفیق شفیقم...میدونم ب فکری...ولی باس بگم هیچکدوم از حرفات تاثیری روی من نداشتن😊
زور نزن من همینم ڪہ هستم تغییر نمیکنم داش
کلافه شده بود
+اخه الاغ
-ها
+اومدیمو زدو تو عاشق یه بنده خدایی شدی و دختره وقتی بفهمه که "دختربازی" نخوادت چه گلی میریزی تو سرت
-هیچی...میرم میکنمش😅
وزدم زیر خنده
+ادم نمیشی
-تو ک خوب میدونی من تو این چند سال با هر دختری بودم فقط برای رابطه بود و هیچ حسی بهشون نداشتم
بهتر از همه میدونی حتی آرشام
+بلـه خدمت ایشونم ارادت زیاد دارم...ولی نمیدونم واس چی هر چی حرف میزنم انگار با دیوار حرف میزنم لنگه ی همید...اونجاتون خسته نمیشه اینقد میکنیدش تو؟
-میتونی بری این کار لــذت بخشو انجام بدی بعد میفهمی که نمیتونی ازش دل بکنی
+نه ممنون...ترجیح میدم خودمو واس یه نفر دیگه نگه دارم
-ای بابا خو چجوری میخواد بفهمه؟
+خودم که میدونم
-بله...خو چرا عروسی نمیکنین؟
+نمیتونم بهش بگم میخوامش
-درد...این مسخره بازیا چیه دیگه...(خیلی راحت گفتم )بهش بگو دوسش داری و میخوای بیای خاستگاریش شاید خودشم بخوادت
+نمیدونم کاش به این راحتیا بود...پاشو بریم ولی نگردی یه داف واسم پیدا کنیا ک خودت ضایه میشی هرکاری هم دلت میخواد بکن...
-باش دخترارو میکنم😅 باخده گفت
+کوفت
بلند شدمو رفتم تو اتاق و یه دوش گرفتم و اومدم سرکمد
یه تیشرت و جین مشکی برداشتمو پوشیدم
کتمم روی تخت بود
برداشتمو از اتاق رفتم بیرون
دیدم داره با گوشیش ماشین بازی میکنه
زدم پشت سرش که گوشی از دستش ول شدد
اومد بگیرش دوباره افتاد تو دستش باز زدم رو دستش که گوشی تو هوا بود اعصابش خورد شد و با یه ضربه پرتش کرد روی مبل و عصبی گفت
+اخه بیشعور چته...
-تو چته...مگه من کاری کردم
+رکورد زده بودم پوکوندیـــــش کاری نکردی
-نہ
Roman._.khoon
+آرسام!
-هوم
+امشب چیکاره ای؟!
- آرشام پارتی داره...اها راستی گف توام ببرم...
+من؟..چرا
-نمیدونم
+مخطلته؟
یه نگا بهش کردم ک گفت
+خب بابا فهمیدم...ولی نمیام
-چرا
+کار دارم
-بچت رو گازه؟
+لامصــب باهوشیـــا
-میدونم...شهاب بیا بابا میریم دوتاشو میگیریم حال میکنیم
فقه نگام کرد
ادامه دادم
-بریم!
+باش...ولی نمیخوام با کسی باشم شبو
بیخیال گفتم
-خب خودشون میخوان
+آرسام تو چرا سیرمونی نداری؟هرشب یه دختر تو تختته...
_شهاب رفیق شفیقم...میدونم ب فکری...ولی باس بگم هیچکدوم از حرفات تاثیری روی من نداشتن😊
زور نزن من همینم ڪہ هستم تغییر نمیکنم داش
کلافه شده بود
+اخه الاغ
-ها
+اومدیمو زدو تو عاشق یه بنده خدایی شدی و دختره وقتی بفهمه که "دختربازی" نخوادت چه گلی میریزی تو سرت
-هیچی...میرم میکنمش😅
وزدم زیر خنده
+ادم نمیشی
-تو ک خوب میدونی من تو این چند سال با هر دختری بودم فقط برای رابطه بود و هیچ حسی بهشون نداشتم
بهتر از همه میدونی حتی آرشام
+بلـه خدمت ایشونم ارادت زیاد دارم...ولی نمیدونم واس چی هر چی حرف میزنم انگار با دیوار حرف میزنم لنگه ی همید...اونجاتون خسته نمیشه اینقد میکنیدش تو؟
-میتونی بری این کار لــذت بخشو انجام بدی بعد میفهمی که نمیتونی ازش دل بکنی
+نه ممنون...ترجیح میدم خودمو واس یه نفر دیگه نگه دارم
-ای بابا خو چجوری میخواد بفهمه؟
+خودم که میدونم
-بله...خو چرا عروسی نمیکنین؟
+نمیتونم بهش بگم میخوامش
-درد...این مسخره بازیا چیه دیگه...(خیلی راحت گفتم )بهش بگو دوسش داری و میخوای بیای خاستگاریش شاید خودشم بخوادت
+نمیدونم کاش به این راحتیا بود...پاشو بریم ولی نگردی یه داف واسم پیدا کنیا ک خودت ضایه میشی هرکاری هم دلت میخواد بکن...
-باش دخترارو میکنم😅 باخده گفت
+کوفت
بلند شدمو رفتم تو اتاق و یه دوش گرفتم و اومدم سرکمد
یه تیشرت و جین مشکی برداشتمو پوشیدم
کتمم روی تخت بود
برداشتمو از اتاق رفتم بیرون
دیدم داره با گوشیش ماشین بازی میکنه
زدم پشت سرش که گوشی از دستش ول شدد
اومد بگیرش دوباره افتاد تو دستش باز زدم رو دستش که گوشی تو هوا بود اعصابش خورد شد و با یه ضربه پرتش کرد روی مبل و عصبی گفت
+اخه بیشعور چته...
-تو چته...مگه من کاری کردم
+رکورد زده بودم پوکوندیـــــش کاری نکردی
-نہ
Roman._.khoon
۸.۷k
۱۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.