یه روز میدونم بی خبر ،
یه روز میدونم بی خبر ،
سرزده از راه میرسی
جون خسته از بیدار شب ،
با صبح فردا میرسی
وقتی رسیدی خونه ام ،
باز از تو گل بارون میشه
صاحب خونه پیش تو ،
نا آشنا مهمون میشه
من سر سپرده هستم ،
تا مرز جون سپردن ...
با یک اشاره تو ، حاضر برای مردن
سرزده از راه میرسی
جون خسته از بیدار شب ،
با صبح فردا میرسی
وقتی رسیدی خونه ام ،
باز از تو گل بارون میشه
صاحب خونه پیش تو ،
نا آشنا مهمون میشه
من سر سپرده هستم ،
تا مرز جون سپردن ...
با یک اشاره تو ، حاضر برای مردن
۹۲۴
۱۹ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.