زندگیِ خط خورده
زندگیِ خطخورده
-------
در زندگیِ هرکسی خطخوردگیهایی وجود دارند که جز برای خودش برای هیچ کسی خوانا نیست. زندگیهایی هستند که خطخوردگیهای آنها آنقدر زیاداند که خواندن را ناممکن میسازد. ما بیهوده تلاش میکنیم زندگی را بنویسیم. زندگی نوشتنی نیست، زیستنیست و باید تجربه شود. باید راه رفته شود. نوشتنْ داغ است. زندگی را بیان نمیکند، میسوزاند. خط میزند. مرموز و ناخواناتر میکند. هرچه بیشتر بنویسیم و بکوشیم خود را روشنتر توضیح دهیم، ناخواناتر میشویم. نهایتاً کار به جایی میرسد که خطها جایگزین ما میشوند و ما کلاً فراموش میشویم. گفتارِ مکتوب، زندگیهای خط خورده است- زندگیهایی که زیسته نشدهاند.
-------
در زندگیِ هرکسی خطخوردگیهایی وجود دارند که جز برای خودش برای هیچ کسی خوانا نیست. زندگیهایی هستند که خطخوردگیهای آنها آنقدر زیاداند که خواندن را ناممکن میسازد. ما بیهوده تلاش میکنیم زندگی را بنویسیم. زندگی نوشتنی نیست، زیستنیست و باید تجربه شود. باید راه رفته شود. نوشتنْ داغ است. زندگی را بیان نمیکند، میسوزاند. خط میزند. مرموز و ناخواناتر میکند. هرچه بیشتر بنویسیم و بکوشیم خود را روشنتر توضیح دهیم، ناخواناتر میشویم. نهایتاً کار به جایی میرسد که خطها جایگزین ما میشوند و ما کلاً فراموش میشویم. گفتارِ مکتوب، زندگیهای خط خورده است- زندگیهایی که زیسته نشدهاند.
۳۳۶
۲۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.