بانوی مهر ، بانوی مهربانی چگونه متن زیبایی بنویسم برای کس
بانوی مهر ، بانوی مهربانی چگونه متن زیبایی بنویسم برای کسی که خود ساخته ای از متون زیباست..
چگونه برایت شعر بگویم که گیسوان تو خود بیت بیت عاشقانه هاست..
من چاه زنخدان تو را ندیده ام اما...غرق گشته ام...در عمق چاهت بارها...
بانوی بهار نارنج ها...
پاییز عاشق است و تو عاشق تر...
و چیست جز عشق که پاییز را لایق داشتن بانویی می کند که خود بهار مجسم است...؟
دختر دریا و جنگل...
الهه ی آذر کدام شعله را به وجود تو بخشیده که مهر می تراود از هر نگاه و لبخندت...؟
کدام شعله جز عشق گرم می کند دل مهربانت را بانو...؟
بیا راز جاودانگی احساس را با من بگو...
بگذار طنینش جادوی طلایی پاییز را مهمان قلب هایمان کند...
تو بمان،بامن تنها توبمان!
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب!
من فدای تو،بجای همه گلها تو بخند!
اینک این من که به پای تو درافتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر..
توببند..
توبخواه،پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ی ابر هوا را تو بخوان
تو بمان،بامن تنها تو بمان!
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست..
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش!
چگونه برایت شعر بگویم که گیسوان تو خود بیت بیت عاشقانه هاست..
من چاه زنخدان تو را ندیده ام اما...غرق گشته ام...در عمق چاهت بارها...
بانوی بهار نارنج ها...
پاییز عاشق است و تو عاشق تر...
و چیست جز عشق که پاییز را لایق داشتن بانویی می کند که خود بهار مجسم است...؟
دختر دریا و جنگل...
الهه ی آذر کدام شعله را به وجود تو بخشیده که مهر می تراود از هر نگاه و لبخندت...؟
کدام شعله جز عشق گرم می کند دل مهربانت را بانو...؟
بیا راز جاودانگی احساس را با من بگو...
بگذار طنینش جادوی طلایی پاییز را مهمان قلب هایمان کند...
تو بمان،بامن تنها توبمان!
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب!
من فدای تو،بجای همه گلها تو بخند!
اینک این من که به پای تو درافتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر..
توببند..
توبخواه،پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ی ابر هوا را تو بخوان
تو بمان،بامن تنها تو بمان!
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست..
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش!
۳.۳k
۲۵ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.