مردم اینجا چقدر مهربانند ...!
مردم اینجا چقدر مهربانند ...!
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند !
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند !
و چون برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند !
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است ، به من وصله چسباندند !
و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم ، محبت کردند و حسابم را رسیدند !
خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند، گفتند کلبه بساز !
👤 حسین پناهی
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش دوختند !
دیدند سرما میخورم ، سرم کلاه گذاشتند !
و چون برایم تنگ بود ، کلاه گشادتری !
و دیدند هوا گرم شد ، پس کلاهم را برداشتند !
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است ، به من وصله چسباندند !
و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم ، محبت کردند و حسابم را رسیدند !
خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ؛ نانم را آجر کردند، گفتند کلبه بساز !
👤 حسین پناهی
۱.۴k
۱۹ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.