السلام علیک یا صاحب الزمان⛅ ️
السلام علیک یا صاحب الزمان⛅ ️
اندکی طولانی ، ولی بسیار زیبا 🌹
🌸 در جستجوی خیر🌸
🔶 یادم نمی رود آن روزها که کودکی بیش نبودم
هر وقت برای مادربزرگ کاری می کردم و او را می بوسیدم می گفت:
پسرم! خیر ببینی
وقتی پدرم پولی یا غذایی برای صدقه به من می داد و می گفت به نیازمندی بدهم و من این کار را می کردم از صمیم قلب? می گفت:
خدا خیرت بدهد
صبح 🌅 که از خواب بیدار می شدم و به مادرم سلام می کردم با محبت مادرانه اش جوابم را می داد و در آغوشم می گرفت و می گفت:
صبحت به خیر عزیزم
🔸 خیلی دوست داشتم بدانم آن "خیر"ی که همه برایم از خدا می خواهند چیست...
ولی هرچه از این و آن پرسیدم جوابی نگرفتم...
🔸 بزرگتر که شدم فهمیدم که همه انسان ها در پی خیرند...
همه در جستجوی آن بهترین هستند...
و خداوندِ خالق انسان چه خوب از روحِ تشنه ی خیرِ آدمی در قرآنش پرده برداشته است...
آری!
🔆 إنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِید🔆
انسان بسیار دوستدار خیراست
⁉ ️ولی هر کس این خیر را در چیزی می دید...
یکی در خانه 🏡 خوب...!
یکی در ماشین 🚘 خوب...!
یکی در شغل💺 خوب...!
یکی همسر و فرزندان 👪 خوب...!
و...
🔸 من متحیر بودم که واقعا آن "خیر" راستین چیست؟!
✨ تا اینکه روزی در لابه لای کلام پروردگارم چشمم افتاد به کلامی که موسی(علیهالسلام) آنگاه که داشت خائف و ترسان از میان فرعونیان می گریخت به زبان آورد:
🔆 ربِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر🔆
من هم با زبان دلم از صمیم قلب تکرار کردم :
🌹 پروردگارا!
من به آنچه از "خیر" بر من نازل کنی محتاجم!
🔹 کارم شده بود مدام از خدا طلب "خیر" کردن
خیری که نمی دانستم چیست
فقط همین قدر می دانستم که آن چیزی که مردم گمان می کنند ، نیست!
وروزی بیدار شدم...
خدایم جوابم را داد...
داشتم قرآن 📖 می خواندم که به این آیه رسیدم ،
آیه ای که بارها آن را دیده و شنیده بودم ولی به راحتی از کنارش عبور می کردم :
✨ بقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ✨
بقیة الله ، همان خیر شماست اگر از اهل ایمان باشید!
🔶 پرودگارم به صراحت آن "خیر" را در قرآنش به همگان معرفی کرده است...
♥ ️آن "خیر" چیزی نیست جز "بقیة الله"
جز پدر مهربانم!
امام زمانم! ♥ ️
‼ ️آن خیری که همه رهایش کرده و به بهای اندکی او را فروخته اند!
🔹 ولی پروردگارم دعایم را مستجاب کرد و خیرش را به من عطا کرد...
به دامن آن "خیر" به آن بهترین چنگ زدم
دعای مادربزرگم، دعای همسایه نیازمندمان، دعای هر روزه ی مادرم در حقم مستجاب شد
🌺 خداوند به من خیر داد
بهترین نعمتش را به من بخشید🌺
💕 از آن روز به بعد در بهشتِ یادِ مولایم متنعم بودم
هر روز از باغ الطافش میوه ها می چیدم💕
💕 گاهی خاری هم در راهش به پایم می رفت ولی شیرینی لطف او کجا و تلخی آن خارها کجا!
افسوس می خوردم به حال مردمان شهرم
می دیدم چگونه دارند در جهنمِ دوری از خیرشان، پدر مهربان و دلسوزشان، مولای رئوفشان مهدی(علیهالسلام) می سوزند!
✨ تا اینکه روزی چشمم به کلامی از پروردگارم روشن شد...
🔆 و لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون
باید از شما گروهی باشد که مردم را به سوی آن "خیر" دعوت کنند، آنان را به چنگ زدن به دامانِ او که برترین معروف هاست امر کنند و از افتادن در دام دشمنان فریب کارشان که بالاترین مصداق منکرند نهی نمایند؛
و این گروه رستگارند🔆
♦ ️از آن روز به بعد قفل از زبان گشودم
وزنجیرها را از پای قلمم باز کردم
هرجا که می رفتم مردم را به مولای مهربانم♥ ️ ♥ ️یوسف دورانم امام زمان(علیهالسلام)،
آن "خیرِ" راستین دعوت می کردم♥ ️
دستشان را می گرفتم و می بردمشان به در خانه پدر مهربانشان و دیگر پدر خود می دانست چگونه آنها را در آغوش لطف بیکر
اندکی طولانی ، ولی بسیار زیبا 🌹
🌸 در جستجوی خیر🌸
🔶 یادم نمی رود آن روزها که کودکی بیش نبودم
هر وقت برای مادربزرگ کاری می کردم و او را می بوسیدم می گفت:
پسرم! خیر ببینی
وقتی پدرم پولی یا غذایی برای صدقه به من می داد و می گفت به نیازمندی بدهم و من این کار را می کردم از صمیم قلب? می گفت:
خدا خیرت بدهد
صبح 🌅 که از خواب بیدار می شدم و به مادرم سلام می کردم با محبت مادرانه اش جوابم را می داد و در آغوشم می گرفت و می گفت:
صبحت به خیر عزیزم
🔸 خیلی دوست داشتم بدانم آن "خیر"ی که همه برایم از خدا می خواهند چیست...
ولی هرچه از این و آن پرسیدم جوابی نگرفتم...
🔸 بزرگتر که شدم فهمیدم که همه انسان ها در پی خیرند...
همه در جستجوی آن بهترین هستند...
و خداوندِ خالق انسان چه خوب از روحِ تشنه ی خیرِ آدمی در قرآنش پرده برداشته است...
آری!
🔆 إنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِید🔆
انسان بسیار دوستدار خیراست
⁉ ️ولی هر کس این خیر را در چیزی می دید...
یکی در خانه 🏡 خوب...!
یکی در ماشین 🚘 خوب...!
یکی در شغل💺 خوب...!
یکی همسر و فرزندان 👪 خوب...!
و...
🔸 من متحیر بودم که واقعا آن "خیر" راستین چیست؟!
✨ تا اینکه روزی در لابه لای کلام پروردگارم چشمم افتاد به کلامی که موسی(علیهالسلام) آنگاه که داشت خائف و ترسان از میان فرعونیان می گریخت به زبان آورد:
🔆 ربِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر🔆
من هم با زبان دلم از صمیم قلب تکرار کردم :
🌹 پروردگارا!
من به آنچه از "خیر" بر من نازل کنی محتاجم!
🔹 کارم شده بود مدام از خدا طلب "خیر" کردن
خیری که نمی دانستم چیست
فقط همین قدر می دانستم که آن چیزی که مردم گمان می کنند ، نیست!
وروزی بیدار شدم...
خدایم جوابم را داد...
داشتم قرآن 📖 می خواندم که به این آیه رسیدم ،
آیه ای که بارها آن را دیده و شنیده بودم ولی به راحتی از کنارش عبور می کردم :
✨ بقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ✨
بقیة الله ، همان خیر شماست اگر از اهل ایمان باشید!
🔶 پرودگارم به صراحت آن "خیر" را در قرآنش به همگان معرفی کرده است...
♥ ️آن "خیر" چیزی نیست جز "بقیة الله"
جز پدر مهربانم!
امام زمانم! ♥ ️
‼ ️آن خیری که همه رهایش کرده و به بهای اندکی او را فروخته اند!
🔹 ولی پروردگارم دعایم را مستجاب کرد و خیرش را به من عطا کرد...
به دامن آن "خیر" به آن بهترین چنگ زدم
دعای مادربزرگم، دعای همسایه نیازمندمان، دعای هر روزه ی مادرم در حقم مستجاب شد
🌺 خداوند به من خیر داد
بهترین نعمتش را به من بخشید🌺
💕 از آن روز به بعد در بهشتِ یادِ مولایم متنعم بودم
هر روز از باغ الطافش میوه ها می چیدم💕
💕 گاهی خاری هم در راهش به پایم می رفت ولی شیرینی لطف او کجا و تلخی آن خارها کجا!
افسوس می خوردم به حال مردمان شهرم
می دیدم چگونه دارند در جهنمِ دوری از خیرشان، پدر مهربان و دلسوزشان، مولای رئوفشان مهدی(علیهالسلام) می سوزند!
✨ تا اینکه روزی چشمم به کلامی از پروردگارم روشن شد...
🔆 و لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون
باید از شما گروهی باشد که مردم را به سوی آن "خیر" دعوت کنند، آنان را به چنگ زدن به دامانِ او که برترین معروف هاست امر کنند و از افتادن در دام دشمنان فریب کارشان که بالاترین مصداق منکرند نهی نمایند؛
و این گروه رستگارند🔆
♦ ️از آن روز به بعد قفل از زبان گشودم
وزنجیرها را از پای قلمم باز کردم
هرجا که می رفتم مردم را به مولای مهربانم♥ ️ ♥ ️یوسف دورانم امام زمان(علیهالسلام)،
آن "خیرِ" راستین دعوت می کردم♥ ️
دستشان را می گرفتم و می بردمشان به در خانه پدر مهربانشان و دیگر پدر خود می دانست چگونه آنها را در آغوش لطف بیکر
۳.۱k
۰۲ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.