انتقام عاشقانه پارت ۷
انتقام عاشقانه پارت ۷
(ببخشید دیر شد)
+سلام صبا،جی بی ام
-سلام کاری داشتی
+آره زنگ زدم برای شام دعوتت کنم گروه هم هست خبر های جدید دارم
-باشه پس آدرس رو برام بفرست
+نه بگو کجاییراننده میفرستم برات
-من اومدم خرید تا چند دقیقه دیگه میرم خونه به راننده بگو اونجا بیاد دنبالم
+باشه پس خدافظ
-خدافظ
گوشی رو که قطع کردم هانیا خودش کشید طرف من و پرسید
+کی بود؟
-جی بی بود
+جی بی کیه؟؟؟
-لیدر گروهمون
+لیدرتون با تو چیکار داشت؟؟؟؟
-زنگ زد برای شام دعوتم کرد
+اوهووووووو از کی تا حالا؟؟
-فکرای مزخرف نکن گروه هم هست
+باشه منم خر،نکنه میخوای با این لباسات بری
-تو کی جایی دعوت بودی با تاپ شلوارک راحتی رفتی؟؟؟
+هیچوقت
-خو منم عین تو هم
+باشه پس زود باش بریم برسونمت تا دیرت نشده
سریع بلند شدیم و هانیا رفت تا پول بستنی ها رو حساب کنه و بعدش باهم از کافه رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم و هانیا آدرس رو ازم گرفت و به رانندش داد.بعد از چند دقیقه رسیدیم پیاده شدم و از هانیا خدافظی کردم و سریع رفتم تو خونه باز دوباره مشکل انتخاب لباس پیدا کردم نمیدونستم چی بپوشم که نه رسمی باشه نه خودمونی داشتم فکر میکردم که بالاخره یک تاپ مشکی ناف نما که روش نوشته I❤ YOU به همراه یه دامن قرمز پفی که بلندیش تا بالای زانوم بود پوشیدم و یه کیف دستی مشکی برداشتم و گوشیم رو داخلش گذاشتم حوصله آرایشکردن نداشتم برای همون فقط یه رژ کالباسی کم حال و ریمل زدم و کفش های پاشنه پنج سانتی مشکیم رو پوشیدم سریع رفتم جلوی در هم زمان با رسیدن من ماشین هم اومد ازم اسمم رو پرسید و جوابش رو که دادم گفت از طرف جی بی اومده سریع سوار شدم و حرکت کرد
+خانم رسیدیم
پیاده شدم و رفتم توی رستوران یه نگاه به اطرافم کردم یه رستوران لوکس دو طبقه با دکوراسیونی شیک از ترکیب رنگ سفید و مشکی بود توی رستوران هیچ کسی نبود فک کنم اون جا رو برای یکی دو ساعت رزرو کرده بودن،گارسون اومد طرفم و گفت برم طبقه بالا،رفتم بالا که گروه رو دیدم رفتم طرفشون و بهشون سلام کردم که جوابم رو دادند و رفتم بین یونگجه و بم بم نشستم و رو به جی بی گفتم
-ببخشید من یادم نمیاد شمارم رو بهتون داده باشم میشه بگید شمارم رو از کجا آوردید؟؟؟
جی بی+از رئیس گرفتم
-اوکی پشت تلفن گفتید خبر مهمی دارید اون چیه؟؟؟
جی بی+منیجر امروز زنگ زد و گفت اولین آهنگ و ام وی که قراره همراه گروه انجام بدی رو دوبار ضبط میکنیم یک ضبط رو قسمتی که برای توعه رو خودت انجام میدی اما تو آهنگ دوم یکی دیگه از اعضا بجات اجرا میکنه و ما اجرای دوم رو پخش میکنیم و وقتی که کنسرت میدیم همه اعضا اجرا میکنن و توهم میخونی و میرقصی ولی صورتت رو می پوشونی و بعد از اینکه اجرا تموم شد صورتت رو نشون میدیم و آهنگ و ام وی اصلی رو پخش میکنیم.
اینو که گفت همه ی اعضا تعجب کردند ولی من خوشحال دستامو بهم کوبیدم و گفتم
-این عالیهههههههه این یعنی یه شروع شکوهمندانه
بم بم(با حالت گریه)+این نامردیه براچی من از این شروع های شکوهمندانه نداشتم
-من تکم برای همین باید شروعم هم تک باشه
بم بم+کوفتت بشه
-کوفتم نمیشه خیلی هم بهم خوش میگذره توهم از حسادت بترک
بم بم+اصلا من باهات قهرم
اینو که گفت با حالتی که میشد فهمید دارم مسخرش میکنم گفتم
-نه تروخدا با من قهر نباش من از غم دوری ات میمیرم
بعدشم جدی گفتم
-لوسه بچه ننه
تا اینو گفتم همشون از خنده ترکیدند
جی بی+بم بم بهتره با صبا در نیفتی وگرنه ضایع میشم
بم بم+باباااااا پسر تو اذیت کرد تنبیهش کن
جی بی+کوفت بابا من کجام به بابای تو میخوره بعدشم صبا مکنه ست کسی نمیتونه اذیتش کنه
بم بم+عرررررررررررر من با جفتتون قهرم
من و جی بی باهم گفتیم-خوب قهر باش
و بعدش خندیدیم که غذا رو آوردند شروع کردیم به خوردن بعد از شام از رستوران رفتیم بیرون و سوار ون شدیم با توقف ماشین فهمیدم که رسیدیم همه پیاده شدند و من آخر از همه پیاده شدم و رفتم تو خونه همه رفتند تو اتاق هاشون منم رفتم طبقه بالا که دیدم مارک رفت تو اتاق کنار اتاق من،فکر میکردم فقط اتاق من بالاست اما الان متوجه شدم اتاق مارک هم بالاست اصلا ولش کن به من چه رفتم تو اتاقم و بالاخره وقت کردم اتاقم رو خوب ببینم اتاق بزرگ و عالی بود(عکسش رو گذاشتم حوصله نداشتم تعریف کنم)لباسام رو از تو ساک در آوردم و توی کمد چیدم و بعد که تموم شد لباسم رو عوض کردم و خوابیدم
(ببخشید دیر شد)
+سلام صبا،جی بی ام
-سلام کاری داشتی
+آره زنگ زدم برای شام دعوتت کنم گروه هم هست خبر های جدید دارم
-باشه پس آدرس رو برام بفرست
+نه بگو کجاییراننده میفرستم برات
-من اومدم خرید تا چند دقیقه دیگه میرم خونه به راننده بگو اونجا بیاد دنبالم
+باشه پس خدافظ
-خدافظ
گوشی رو که قطع کردم هانیا خودش کشید طرف من و پرسید
+کی بود؟
-جی بی بود
+جی بی کیه؟؟؟
-لیدر گروهمون
+لیدرتون با تو چیکار داشت؟؟؟؟
-زنگ زد برای شام دعوتم کرد
+اوهووووووو از کی تا حالا؟؟
-فکرای مزخرف نکن گروه هم هست
+باشه منم خر،نکنه میخوای با این لباسات بری
-تو کی جایی دعوت بودی با تاپ شلوارک راحتی رفتی؟؟؟
+هیچوقت
-خو منم عین تو هم
+باشه پس زود باش بریم برسونمت تا دیرت نشده
سریع بلند شدیم و هانیا رفت تا پول بستنی ها رو حساب کنه و بعدش باهم از کافه رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم و هانیا آدرس رو ازم گرفت و به رانندش داد.بعد از چند دقیقه رسیدیم پیاده شدم و از هانیا خدافظی کردم و سریع رفتم تو خونه باز دوباره مشکل انتخاب لباس پیدا کردم نمیدونستم چی بپوشم که نه رسمی باشه نه خودمونی داشتم فکر میکردم که بالاخره یک تاپ مشکی ناف نما که روش نوشته I❤ YOU به همراه یه دامن قرمز پفی که بلندیش تا بالای زانوم بود پوشیدم و یه کیف دستی مشکی برداشتم و گوشیم رو داخلش گذاشتم حوصله آرایشکردن نداشتم برای همون فقط یه رژ کالباسی کم حال و ریمل زدم و کفش های پاشنه پنج سانتی مشکیم رو پوشیدم سریع رفتم جلوی در هم زمان با رسیدن من ماشین هم اومد ازم اسمم رو پرسید و جوابش رو که دادم گفت از طرف جی بی اومده سریع سوار شدم و حرکت کرد
+خانم رسیدیم
پیاده شدم و رفتم توی رستوران یه نگاه به اطرافم کردم یه رستوران لوکس دو طبقه با دکوراسیونی شیک از ترکیب رنگ سفید و مشکی بود توی رستوران هیچ کسی نبود فک کنم اون جا رو برای یکی دو ساعت رزرو کرده بودن،گارسون اومد طرفم و گفت برم طبقه بالا،رفتم بالا که گروه رو دیدم رفتم طرفشون و بهشون سلام کردم که جوابم رو دادند و رفتم بین یونگجه و بم بم نشستم و رو به جی بی گفتم
-ببخشید من یادم نمیاد شمارم رو بهتون داده باشم میشه بگید شمارم رو از کجا آوردید؟؟؟
جی بی+از رئیس گرفتم
-اوکی پشت تلفن گفتید خبر مهمی دارید اون چیه؟؟؟
جی بی+منیجر امروز زنگ زد و گفت اولین آهنگ و ام وی که قراره همراه گروه انجام بدی رو دوبار ضبط میکنیم یک ضبط رو قسمتی که برای توعه رو خودت انجام میدی اما تو آهنگ دوم یکی دیگه از اعضا بجات اجرا میکنه و ما اجرای دوم رو پخش میکنیم و وقتی که کنسرت میدیم همه اعضا اجرا میکنن و توهم میخونی و میرقصی ولی صورتت رو می پوشونی و بعد از اینکه اجرا تموم شد صورتت رو نشون میدیم و آهنگ و ام وی اصلی رو پخش میکنیم.
اینو که گفت همه ی اعضا تعجب کردند ولی من خوشحال دستامو بهم کوبیدم و گفتم
-این عالیهههههههه این یعنی یه شروع شکوهمندانه
بم بم(با حالت گریه)+این نامردیه براچی من از این شروع های شکوهمندانه نداشتم
-من تکم برای همین باید شروعم هم تک باشه
بم بم+کوفتت بشه
-کوفتم نمیشه خیلی هم بهم خوش میگذره توهم از حسادت بترک
بم بم+اصلا من باهات قهرم
اینو که گفت با حالتی که میشد فهمید دارم مسخرش میکنم گفتم
-نه تروخدا با من قهر نباش من از غم دوری ات میمیرم
بعدشم جدی گفتم
-لوسه بچه ننه
تا اینو گفتم همشون از خنده ترکیدند
جی بی+بم بم بهتره با صبا در نیفتی وگرنه ضایع میشم
بم بم+باباااااا پسر تو اذیت کرد تنبیهش کن
جی بی+کوفت بابا من کجام به بابای تو میخوره بعدشم صبا مکنه ست کسی نمیتونه اذیتش کنه
بم بم+عرررررررررررر من با جفتتون قهرم
من و جی بی باهم گفتیم-خوب قهر باش
و بعدش خندیدیم که غذا رو آوردند شروع کردیم به خوردن بعد از شام از رستوران رفتیم بیرون و سوار ون شدیم با توقف ماشین فهمیدم که رسیدیم همه پیاده شدند و من آخر از همه پیاده شدم و رفتم تو خونه همه رفتند تو اتاق هاشون منم رفتم طبقه بالا که دیدم مارک رفت تو اتاق کنار اتاق من،فکر میکردم فقط اتاق من بالاست اما الان متوجه شدم اتاق مارک هم بالاست اصلا ولش کن به من چه رفتم تو اتاقم و بالاخره وقت کردم اتاقم رو خوب ببینم اتاق بزرگ و عالی بود(عکسش رو گذاشتم حوصله نداشتم تعریف کنم)لباسام رو از تو ساک در آوردم و توی کمد چیدم و بعد که تموم شد لباسم رو عوض کردم و خوابیدم
۱۶.۴k
۱۶ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.