ای دل...برای آنکه نگیری چه میکنی
ای دل...برای آنکه نگیری چه میکنی
با روزگار دوری و دیری چه میکنی
بی اختیار بغض که می گیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی
بااین اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من...جز اینکه بمیری چه میکنی
ای عشق...ای قدیم ترین زخم روز گار
در گوشه ی دلم سر پیری چه میکنی
دست تو را دوباره بگیرم چه می شود
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی
با روزگار دوری و دیری چه میکنی
بی اختیار بغض که می گیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی
بااین اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من...جز اینکه بمیری چه میکنی
ای عشق...ای قدیم ترین زخم روز گار
در گوشه ی دلم سر پیری چه میکنی
دست تو را دوباره بگیرم چه می شود
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی
۲.۲k
۲۰ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.