داستانک((ضربه ی آخر)) دشمن می دانست، که رفتنت را باور نمی کنم، سرت را ، روی نیزه، در جلوی چشمانم می چرخاند... #داستانک @d_n_kh در سروش و آی گپ
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.