ابر می بارد و من می شوم از یار جدا 🌷 چون کنم دل به چنین ر

ابر می بارد و من می شوم از #یار جدا 🌷 چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع 🌷 من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
سبزه نوخیز و هوا خرم و #بستان_سرسبز 🌷 #بلبل روی سیه مانده ز #گلزار جدا
ای مرا در ته هر موی به #زلفت بندی 🌷 چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو #خونبار شد، ای مردم چشم 🌷 مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
#نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این 🌷 مانده چون دیده ازآن نعمت دیدار جدا
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت 🌷 زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا
می دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست 🌷 پیش ازآن خواهی، #بستان و نگهدار جدا
حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی 🌷 گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
#امیرخسرو_دهلوی » #دیوان_اشعار » #غزلیات . شمارهٔ ۱
#گنجینه_علوی_ساوجی
@srazsaveh
#فرهنگ_و_ادب #ادبیات #شعر #غزل #پیتالی_هند #هند #هندوستان #دهلی #شاعر_پارسی_گوی_هندوستان #شاعر_قرن_هشتم #سعدی_هند #تخلص_طوطی #شف11379