با یک مقدمه از پست قبل می پردازیم به موضوع بحث امشب 👇 👇 👇
با یک مقدمه از پست قبل می پردازیم به موضوع بحث امشب 👇 👇 👇
#اخلاق_و_آزادی
آیا اخلاق، آزادی انسان را محدود می کند و این محدودیت به سود یا زیان اوست ❓
بحثهای زیادی در این رابطه شده است، که به اعتقاد ما بسیاری از این بحثها ناشی از تفسیرهای نادرستی است که برای معنی آزادی شده و می شود، از جمله 👇 👇 👇
1 - گاه گفته می شود 👈 اخلاق از آن نظر که انسان را محدود می کند مانع پرورش استعدادها است ❗ ️
2 - و گاه گفته می شود 👈 اخلاق غرائز را سرکوب می نماید تا سعادت واقعی فرد محقق گردد، در حالی که اگر این غرائز لازم نبود، خدا آن را خلق نمی کرد ❗ ️
3 - و گاه می گویند 👈 برنامه های اخلاقی با فلسفه اصالت لذت مخالف است و می دانیم هدف آفرینش همان لذّت است که انسان باید به آن برسد ❗ ️
4 - و گاه در نقطه عکس آن گفته می شود 👈 اساساً بشر آزاد نیست و همیشه تحت عوامل جبری گوناگونی قرار دارد؛ بنابراین، نوبتی به توصیه های اخلاقی نمی رسد ❗ ️
5 - و بالاخره گاه می گویند 👈 بنای اخلاق دینی روی اطاعت فرمان خدا به خاطر ترس یا طمع است، و اینها جنبه ضدّ اخلاقی دارد ❗ ️
این سخنان ضد و نقیض، از یک سو نشان می دهد که ارزیابی صحیحی درباره اصل مفهوم آزادی نشده و از سوی دیگر، اخلاق دینی بویژه اخلاق اسلامی و پشتوانه های آن بخوبی مورد دقّت قرار نگرفته است.
به همین دلیل، باید نخست به سراغ مسئله آزادی برویم.
چرا انسان آزادی را با تمام وجودش می طلبد ❓
چرا انسان باید آزاد باشد ❓
اساساً آزادی چه نقشی در پرورش روح و جسم دارد ❓
فلسفه آزادی چیست ❓
پاسخ همه این سؤالات بطور خلاصه این است که 👈 در درون وجود انسان، استعدادها و شایستگیها و نیروهای بالقوّه ای نهفته شده که بدون آزادی هرگز شکوفا نمی شود، به همان دلیل که انسان خواهان شکوفایی استعدادها و تکامل است خواهان آزادی که وسیله نیل به آن است می باشد.
ولی آیا این آزادی که باعث شکوفایی استعدادهای خلّاق است آزادی بی قید و شرط است یا آزادی هدایت شده و توأم با برنامه ریزی ❓
این مطلب را با ذکر یکی دو مثال توضیح می دهم 👇 👇 👇
باغبانی را فرض کنید که برای پرورش انواع گلها و میوه ها دامن همّت به کمر زده است، بذر افشانده، نهال غرس کرده و درختان را به موقع آبیاری می کند، بدیهی است اگر این درخت در فضای آزاد نباشد و از هوا و نور آفتاب و دانه های باران استفاده نکند و یا ریشه های آن در اعماق خاک آزادانه پیشرفت ننماید و با سنگ و موانع دیگر رو به رو شود هرگز نه گلی نصیب باغبان می شود و نه میوه ای؛ بنابراین، آزادی ریشه ها و ساقه ها و شاخ و برگها برای شکوفا شدن استعدادهایشان ضروری است.❗ ️❗ ️❗ ️
امّا گاه ممکن است این درخت شاخه های اضافی نامناسبی پیدا کند، و یا از مسیر رشد واقعی منحرف و کج و معوج شود، باغبان قیچی باغبانی را به دست می گیرد و بدون هیچ ملاحظه و ترحمی شاخه های اضافی را که تنها فایده اش گرفتن نیروی درخت و تضعیف آن است قطع می کند. هیچ کس نمی تواند به این باغبان اعتراض کند که چرا درخت را آزاد نگذاردی که هرگونه می خواهد شاخ و برگ بیاورد.
و نیز درخت کج و معوج را با چوب صاف و مستقیم محکم می بندد تا صاف شود و هیچ آدم عاقلی نمی تواند به او ایراد بگیرد چرا درخت را در بند کردی و جلو او را گرفتی؛ زیرا او در جواب می گوید 👈 درخت را باید آزاد گذاشت تا میوه های شیرین گلهای زیبا دهد، نه آزادی در طریق انحراف و به هدر دادن نیروها ❗ ️
در مورد انسان نیز همینطور است، او دارای استعدادهای فوق العاده مهمی است که اگر درست رهبری شود،
#اخلاق_و_آزادی
آیا اخلاق، آزادی انسان را محدود می کند و این محدودیت به سود یا زیان اوست ❓
بحثهای زیادی در این رابطه شده است، که به اعتقاد ما بسیاری از این بحثها ناشی از تفسیرهای نادرستی است که برای معنی آزادی شده و می شود، از جمله 👇 👇 👇
1 - گاه گفته می شود 👈 اخلاق از آن نظر که انسان را محدود می کند مانع پرورش استعدادها است ❗ ️
2 - و گاه گفته می شود 👈 اخلاق غرائز را سرکوب می نماید تا سعادت واقعی فرد محقق گردد، در حالی که اگر این غرائز لازم نبود، خدا آن را خلق نمی کرد ❗ ️
3 - و گاه می گویند 👈 برنامه های اخلاقی با فلسفه اصالت لذت مخالف است و می دانیم هدف آفرینش همان لذّت است که انسان باید به آن برسد ❗ ️
4 - و گاه در نقطه عکس آن گفته می شود 👈 اساساً بشر آزاد نیست و همیشه تحت عوامل جبری گوناگونی قرار دارد؛ بنابراین، نوبتی به توصیه های اخلاقی نمی رسد ❗ ️
5 - و بالاخره گاه می گویند 👈 بنای اخلاق دینی روی اطاعت فرمان خدا به خاطر ترس یا طمع است، و اینها جنبه ضدّ اخلاقی دارد ❗ ️
این سخنان ضد و نقیض، از یک سو نشان می دهد که ارزیابی صحیحی درباره اصل مفهوم آزادی نشده و از سوی دیگر، اخلاق دینی بویژه اخلاق اسلامی و پشتوانه های آن بخوبی مورد دقّت قرار نگرفته است.
به همین دلیل، باید نخست به سراغ مسئله آزادی برویم.
چرا انسان آزادی را با تمام وجودش می طلبد ❓
چرا انسان باید آزاد باشد ❓
اساساً آزادی چه نقشی در پرورش روح و جسم دارد ❓
فلسفه آزادی چیست ❓
پاسخ همه این سؤالات بطور خلاصه این است که 👈 در درون وجود انسان، استعدادها و شایستگیها و نیروهای بالقوّه ای نهفته شده که بدون آزادی هرگز شکوفا نمی شود، به همان دلیل که انسان خواهان شکوفایی استعدادها و تکامل است خواهان آزادی که وسیله نیل به آن است می باشد.
ولی آیا این آزادی که باعث شکوفایی استعدادهای خلّاق است آزادی بی قید و شرط است یا آزادی هدایت شده و توأم با برنامه ریزی ❓
این مطلب را با ذکر یکی دو مثال توضیح می دهم 👇 👇 👇
باغبانی را فرض کنید که برای پرورش انواع گلها و میوه ها دامن همّت به کمر زده است، بذر افشانده، نهال غرس کرده و درختان را به موقع آبیاری می کند، بدیهی است اگر این درخت در فضای آزاد نباشد و از هوا و نور آفتاب و دانه های باران استفاده نکند و یا ریشه های آن در اعماق خاک آزادانه پیشرفت ننماید و با سنگ و موانع دیگر رو به رو شود هرگز نه گلی نصیب باغبان می شود و نه میوه ای؛ بنابراین، آزادی ریشه ها و ساقه ها و شاخ و برگها برای شکوفا شدن استعدادهایشان ضروری است.❗ ️❗ ️❗ ️
امّا گاه ممکن است این درخت شاخه های اضافی نامناسبی پیدا کند، و یا از مسیر رشد واقعی منحرف و کج و معوج شود، باغبان قیچی باغبانی را به دست می گیرد و بدون هیچ ملاحظه و ترحمی شاخه های اضافی را که تنها فایده اش گرفتن نیروی درخت و تضعیف آن است قطع می کند. هیچ کس نمی تواند به این باغبان اعتراض کند که چرا درخت را آزاد نگذاردی که هرگونه می خواهد شاخ و برگ بیاورد.
و نیز درخت کج و معوج را با چوب صاف و مستقیم محکم می بندد تا صاف شود و هیچ آدم عاقلی نمی تواند به او ایراد بگیرد چرا درخت را در بند کردی و جلو او را گرفتی؛ زیرا او در جواب می گوید 👈 درخت را باید آزاد گذاشت تا میوه های شیرین گلهای زیبا دهد، نه آزادی در طریق انحراف و به هدر دادن نیروها ❗ ️
در مورد انسان نیز همینطور است، او دارای استعدادهای فوق العاده مهمی است که اگر درست رهبری شود،
۸۵.۷k
۱۳ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.