دلم
دلم
تو را می خواهد
ای دورترین بهانه
ای تنها دلیل زیستن
میخوام با احساسی عریان
دوان دوان سوار بر قطار نگاهت
عشقم را به تو بسپارم
تو را بغل کنم
ببوسم
و دزدانه در لابه لای اندام موزونت
گره بخورم و بگویم که عاشقانه دوستت دارم
لب هایم خشک و عطش ناک
چونان صحرای بی اب و علف
در انتظار نوشیدن شراب لبانت
بی قرار و طعم دلنشین اغوشت
در لابه لای گیسوان بر باد داده ام ماندگار
دلم برای داشتنت ضعف می رود
و توووو
همان خاطره ای که هر بار تکرارت
برای فتح هر قله عشقی بس است
پرتکرار دوست می دارمت
تو را می خواهد
ای دورترین بهانه
ای تنها دلیل زیستن
میخوام با احساسی عریان
دوان دوان سوار بر قطار نگاهت
عشقم را به تو بسپارم
تو را بغل کنم
ببوسم
و دزدانه در لابه لای اندام موزونت
گره بخورم و بگویم که عاشقانه دوستت دارم
لب هایم خشک و عطش ناک
چونان صحرای بی اب و علف
در انتظار نوشیدن شراب لبانت
بی قرار و طعم دلنشین اغوشت
در لابه لای گیسوان بر باد داده ام ماندگار
دلم برای داشتنت ضعف می رود
و توووو
همان خاطره ای که هر بار تکرارت
برای فتح هر قله عشقی بس است
پرتکرار دوست می دارمت
۷۴۸
۲۵ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.