۴ پارت ۴ از زبون آنا
#۴#پارت ۴ از زبون آنا
از زبون انا
روی صندلی نشسته بودم سکوت بدی حاکم بود که درنا گفت:
درنا_آقا بدبخت شدیم هانا خونه ی ما بودیم من الان به مامان باباش چی بگم؟😱 😱
من_هنوز که نمرده .ماشاالله حالش از منم بهتره الان تو خواب نازه معلوم نیست داره چیکاره میکنی؟😎 😎 داره به ریش منو تو میخنده که ۳نفر آدم و معطل کرده تازه حالم میکنه.توهم حرص های الکی میخورییااا!!!😏 😏 😏
درنا_ببخشیدا مثلا الان داره چیکاره مکنه تو خواب ناز؟
من_آخه یه بار کنارش خوابیدم چنان منو تو بغلش گرفت یه لحظه فکر کردم من مردم اونم زنه ..... بخدا
حتما یه خوابی میدیده که الکی که منو بغل نکرده...😋 😋 😋 😂
درنا_ آها الان خیالم راحت شد.....مسخره من میگم دوختر مردم بیهوش شده تو از بغل حرف میزنی؟آخه اینجا هم از جاده منحرف میشی. جاده خاکی دوست داری؟😒 😒 😒
من_خف کن درنا می خواستم بخندی ...... بهت میگم جنبه نداری میگی نه.😛 😛 😛
درنا_بیجنبه خودتی!
من_نخیرم تویی.
+تویی
_تویی
+نخیرم تویی😝 😝
_خیل خب ساعت چنده؟
+میگم جدا بر جاده خاکی با کوچه علی چپم خاطره داری؟
_اره آقا با دوست پسرم اونجا قرار میزارم میگی ساعت چنده یا از این پرستار دماغ عملیه بپرسم؟؟
+ساعت ۱۲:۳۰ به وقت تهران
_خیل خب تو مجری صدا سیما
+سارا دیر نکرده؟
_چرا یه ربع رفته گوشیش رو بیاره اینم مشکوک میزنه؟ها
میرم دنبالش
+باشه برو منم اینجا میمونم
از پله ها وارد پارکینگ شدم که دیدم سارا میخ شده و به نقطه ای......
چی اینا اینجا چه میکنن؟
قدمام رو سفت کردم و تند تند به سمتشون رفتم که یکدفعه سارا جلوم رو گرفت:
سارا_وا آنا کجا میری؟
+میرم حسابشون رو برسم اینجا چی کار میکنن؟
_نمیدونم فقط آروم باش ؟توروخدا باشه؟
+دلم میخواد شکرو زیر حلقش بذارم دچار اتصالی شدیدش کنم؟
_تو فعلا آروم باش بیا با هم بربم
با سارا حرکت کردیم بهشون رسیدیم
من_اینجا چه غلطی میکنین؟
سارا_آنا یکم آروم باش(آروم گفت)
لیبرا_سلام اومدیم که اگه هزینه نیاز بود پرداخت کنیم تا مدیون نشیم
سینان_بله فقط یکم زود تر که کار داریم..
سارا_آقای به ظاهر محترم میتونین برین....
لیبرا_آخه...
من_آخه ماخه نداریم ما پول شما رو نمیخوایم
سعید_ولی من پول شما رو میخوام جووووووووون
لیبرا_خف کن سعید
سینان_لیبرا از همون اول بهت گفتم این پسره ی کله شقو نیار همش دردسره اه حرف که گوش نمیدی همین میشه دیگع
لیبرا_خیل خب اصن همه چی تقصیر من
سعید_من کله شقم
سینان_آره بچه تو ماشین منتظرم
من که به صحبتاشون گوش میدادم گفتم:
خوبرین کگمشین دیگه
لیبرا_اما هنوز پول مونده شایده پول کم بیارین؟
من_به ماشین جنسیس میخوره یا به تریپمون که گدا باشیم؟
لیبرا _نه سما اشتباه برداشت کردین
سارا_آقایون میخواستین مدیون نشین نمیشین گود بای
از زبون سارا
چه پسره انقیه ویشگ کنه
اروم برگشتم و گفتم:
_آنا بریم
چند قدم نرفتم که با صدای داد وحشتناکی برگشتم.
نهههههههههه آنا ولش کن ........
از زبون انا
روی صندلی نشسته بودم سکوت بدی حاکم بود که درنا گفت:
درنا_آقا بدبخت شدیم هانا خونه ی ما بودیم من الان به مامان باباش چی بگم؟😱 😱
من_هنوز که نمرده .ماشاالله حالش از منم بهتره الان تو خواب نازه معلوم نیست داره چیکاره میکنی؟😎 😎 داره به ریش منو تو میخنده که ۳نفر آدم و معطل کرده تازه حالم میکنه.توهم حرص های الکی میخورییااا!!!😏 😏 😏
درنا_ببخشیدا مثلا الان داره چیکاره مکنه تو خواب ناز؟
من_آخه یه بار کنارش خوابیدم چنان منو تو بغلش گرفت یه لحظه فکر کردم من مردم اونم زنه ..... بخدا
حتما یه خوابی میدیده که الکی که منو بغل نکرده...😋 😋 😋 😂
درنا_ آها الان خیالم راحت شد.....مسخره من میگم دوختر مردم بیهوش شده تو از بغل حرف میزنی؟آخه اینجا هم از جاده منحرف میشی. جاده خاکی دوست داری؟😒 😒 😒
من_خف کن درنا می خواستم بخندی ...... بهت میگم جنبه نداری میگی نه.😛 😛 😛
درنا_بیجنبه خودتی!
من_نخیرم تویی.
+تویی
_تویی
+نخیرم تویی😝 😝
_خیل خب ساعت چنده؟
+میگم جدا بر جاده خاکی با کوچه علی چپم خاطره داری؟
_اره آقا با دوست پسرم اونجا قرار میزارم میگی ساعت چنده یا از این پرستار دماغ عملیه بپرسم؟؟
+ساعت ۱۲:۳۰ به وقت تهران
_خیل خب تو مجری صدا سیما
+سارا دیر نکرده؟
_چرا یه ربع رفته گوشیش رو بیاره اینم مشکوک میزنه؟ها
میرم دنبالش
+باشه برو منم اینجا میمونم
از پله ها وارد پارکینگ شدم که دیدم سارا میخ شده و به نقطه ای......
چی اینا اینجا چه میکنن؟
قدمام رو سفت کردم و تند تند به سمتشون رفتم که یکدفعه سارا جلوم رو گرفت:
سارا_وا آنا کجا میری؟
+میرم حسابشون رو برسم اینجا چی کار میکنن؟
_نمیدونم فقط آروم باش ؟توروخدا باشه؟
+دلم میخواد شکرو زیر حلقش بذارم دچار اتصالی شدیدش کنم؟
_تو فعلا آروم باش بیا با هم بربم
با سارا حرکت کردیم بهشون رسیدیم
من_اینجا چه غلطی میکنین؟
سارا_آنا یکم آروم باش(آروم گفت)
لیبرا_سلام اومدیم که اگه هزینه نیاز بود پرداخت کنیم تا مدیون نشیم
سینان_بله فقط یکم زود تر که کار داریم..
سارا_آقای به ظاهر محترم میتونین برین....
لیبرا_آخه...
من_آخه ماخه نداریم ما پول شما رو نمیخوایم
سعید_ولی من پول شما رو میخوام جووووووووون
لیبرا_خف کن سعید
سینان_لیبرا از همون اول بهت گفتم این پسره ی کله شقو نیار همش دردسره اه حرف که گوش نمیدی همین میشه دیگع
لیبرا_خیل خب اصن همه چی تقصیر من
سعید_من کله شقم
سینان_آره بچه تو ماشین منتظرم
من که به صحبتاشون گوش میدادم گفتم:
خوبرین کگمشین دیگه
لیبرا_اما هنوز پول مونده شایده پول کم بیارین؟
من_به ماشین جنسیس میخوره یا به تریپمون که گدا باشیم؟
لیبرا _نه سما اشتباه برداشت کردین
سارا_آقایون میخواستین مدیون نشین نمیشین گود بای
از زبون سارا
چه پسره انقیه ویشگ کنه
اروم برگشتم و گفتم:
_آنا بریم
چند قدم نرفتم که با صدای داد وحشتناکی برگشتم.
نهههههههههه آنا ولش کن ........
۳.۳k
۲۰ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.