نیمکت کنار فواره ی نور،یه بهونه واسه از تو گفتنه،جای خالی
نیمکت کنار فواره ی نور،یه بهونه واسه از تو گفتنه،جای خالی تو گریه اوره،مرگ لحظه های شیرین منه،
یادته به روی اون نیمکت نور،از تو واژه ها غمو خط میزدیم،دست من به دور گردن تو بود،وقتی که تکیه به نیمکت میزدیم،
دور مون پرنده ها بودن وعشق،با نگاه منو تو یکی میشد،من میخواستم با تو پرواز کنمو،برسم به عاشقی اما نشد...
یادته به روی اون نیمکت نور،از تو واژه ها غمو خط میزدیم،دست من به دور گردن تو بود،وقتی که تکیه به نیمکت میزدیم،
دور مون پرنده ها بودن وعشق،با نگاه منو تو یکی میشد،من میخواستم با تو پرواز کنمو،برسم به عاشقی اما نشد...
۱.۶k
۱۲ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.