هرچند درآغوش تو غم نیست،عزیزم!
هرچند درآغوش تو غم نیست،عزیزم!
ناراحتی ام دست خودم نیست عزیزم
غم مثل چراغی که درآن نفت نباشد
هم هست دراین خانه و هم نیست عزیزم
بم نیستم اما پس از آن زلزله در من
دیوار فروریخته کم نیست عزیزم
چندیست قسم خورده ام آواره بمانم
هرچند نیازی به قسم نیست عزیزم
خوابیدن و چرخیدن و پوشیدن و خوردن
دنیا فقط این چندقلم نیست عزیزم
ناراحتی ام دست خودم نیست عزیزم
غم مثل چراغی که درآن نفت نباشد
هم هست دراین خانه و هم نیست عزیزم
بم نیستم اما پس از آن زلزله در من
دیوار فروریخته کم نیست عزیزم
چندیست قسم خورده ام آواره بمانم
هرچند نیازی به قسم نیست عزیزم
خوابیدن و چرخیدن و پوشیدن و خوردن
دنیا فقط این چندقلم نیست عزیزم
۸۵۵
۰۳ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.