سلام دوستان حتما بخونید ،قسمت یک
سلام دوستان حتما بخونید ،قسمت یک
سلام پیام زیر ازطرف دوست وهمکارمان در شرکت مارون دریافت شده که خواندن آن برای دوستان قابل تعمق است : 💐 🌷 🌹 🌺 💐 🌷 🌹 🌺
سلام خدمت همه دوستان عزیز
به احتمال فراوان اکثرا از اتفاقی که برای بنده رخ داده مطلع هستید.
از آنجایی که این حادثه هم از جنبه نوع اتفاق و هم از جنبه مصائب و مشکلات بعد از آن بسیار بسیار دردناک و باور نکردنی است تصمیم گرفتم کل حادثه را به اختصار بنویسم تا شاید دقت نظر و عمل شما و خانواده های محترمتان رو نسبت به اینگونه حوادث بالا ببرد.
و اما ماجرا ؛
روزی از روزهای قشنگ زندگیم تصمیم به طبخ کباب فیله برای خانواده گرفتم.قابل ذکر است بارها بنده برای طبخ غذاهای کبابی از منقل استفاده کردم ( منظور این که بنظر خودم با تجربه بودم و کار سختی نبوده )
به همین منظور برای اشتعال ذغال ها از ژل آتش زنه ( مواد ژل مانند درون بطری ) استفاده کردم.
پس از اشتعال قسمت کوچکی از ذغال ها مجدد تصمیم گرفتم ژل آتش زنه بر روی ذغال بریزم.ژل را بر روی آتش گرفتم و فشار دادم که در هنگام خارج کردن فشار دستم از بطری آتش زنه ، آتش منقل به درون بطوی آتش زنه وارد شد که موجب انفجار آن و پاشیده شدن مواد درون آن به اطراف شد.در این لحظه بنده در فاصله ٦٠ سانتی منقل نشسته بودم.مواد خارج شده از آتش زنه به صورت و لباس من ریخته شد.اما شاید باور کردنش سخت باشد ، تا ٤ ثانیه اول من نفهمیدم لباس و صورتم در حال سوختن هست و از بوی سوختن موهایم فهمیدم.در کمترین زمان سرتا پایم را آتش فرا گرفته بود و سعی کردم خونسرد باشم.
شیر آب را دیدم ولی تمرکز نداشتم که باید به چپ یا راست باز کنم ، که همسرم در میان آتش بدادم رسید و آب را باز کرد و آتش خاموش شد.
تا قبل از این اتفاق طبق شنیده ها فکر میکردم بدترین درد که همگان از آن حرف میزنند درد زایمان است ، خدا نصیب نکند درد سوختگی دردناکترین دردهاست.
توجه کنید در سوختگی ها که سطح ١ تا ٣ میباشد هرچه عمق سوختگی بیشتر باشد احساس درد کمتر است بطوریکه مثلا فردی با سوختگی ٩١٪ که کنار اتاق بنده بود هیچگونه دردی احساس نمیکرد.( البته ایشان پس از چند روز فوت شدند).
در سوختگی سطح پایین ( همانند بنده ) درد بشدت احساس میگردد.
بنده ٨ روز در بیمارستان طالقانی اهواز بستری بودم که ٢ روز اول در آی سی بودم.در این مدت حدود ٢٥ آمپول ترامادول که ماده مخدر است به من تزریق شد.تحمل درد سوختگی سخت است.بدترین موقع در بیمارستان تعویض پانسمانهاست که در آن لحظه فقط آرزوی مرگ میکردم.
در بیمارستان اصفهان هم حدود ٢٠ آمپول مورفین دریافت کردم.
سلام پیام زیر ازطرف دوست وهمکارمان در شرکت مارون دریافت شده که خواندن آن برای دوستان قابل تعمق است : 💐 🌷 🌹 🌺 💐 🌷 🌹 🌺
سلام خدمت همه دوستان عزیز
به احتمال فراوان اکثرا از اتفاقی که برای بنده رخ داده مطلع هستید.
از آنجایی که این حادثه هم از جنبه نوع اتفاق و هم از جنبه مصائب و مشکلات بعد از آن بسیار بسیار دردناک و باور نکردنی است تصمیم گرفتم کل حادثه را به اختصار بنویسم تا شاید دقت نظر و عمل شما و خانواده های محترمتان رو نسبت به اینگونه حوادث بالا ببرد.
و اما ماجرا ؛
روزی از روزهای قشنگ زندگیم تصمیم به طبخ کباب فیله برای خانواده گرفتم.قابل ذکر است بارها بنده برای طبخ غذاهای کبابی از منقل استفاده کردم ( منظور این که بنظر خودم با تجربه بودم و کار سختی نبوده )
به همین منظور برای اشتعال ذغال ها از ژل آتش زنه ( مواد ژل مانند درون بطری ) استفاده کردم.
پس از اشتعال قسمت کوچکی از ذغال ها مجدد تصمیم گرفتم ژل آتش زنه بر روی ذغال بریزم.ژل را بر روی آتش گرفتم و فشار دادم که در هنگام خارج کردن فشار دستم از بطری آتش زنه ، آتش منقل به درون بطوی آتش زنه وارد شد که موجب انفجار آن و پاشیده شدن مواد درون آن به اطراف شد.در این لحظه بنده در فاصله ٦٠ سانتی منقل نشسته بودم.مواد خارج شده از آتش زنه به صورت و لباس من ریخته شد.اما شاید باور کردنش سخت باشد ، تا ٤ ثانیه اول من نفهمیدم لباس و صورتم در حال سوختن هست و از بوی سوختن موهایم فهمیدم.در کمترین زمان سرتا پایم را آتش فرا گرفته بود و سعی کردم خونسرد باشم.
شیر آب را دیدم ولی تمرکز نداشتم که باید به چپ یا راست باز کنم ، که همسرم در میان آتش بدادم رسید و آب را باز کرد و آتش خاموش شد.
تا قبل از این اتفاق طبق شنیده ها فکر میکردم بدترین درد که همگان از آن حرف میزنند درد زایمان است ، خدا نصیب نکند درد سوختگی دردناکترین دردهاست.
توجه کنید در سوختگی ها که سطح ١ تا ٣ میباشد هرچه عمق سوختگی بیشتر باشد احساس درد کمتر است بطوریکه مثلا فردی با سوختگی ٩١٪ که کنار اتاق بنده بود هیچگونه دردی احساس نمیکرد.( البته ایشان پس از چند روز فوت شدند).
در سوختگی سطح پایین ( همانند بنده ) درد بشدت احساس میگردد.
بنده ٨ روز در بیمارستان طالقانی اهواز بستری بودم که ٢ روز اول در آی سی بودم.در این مدت حدود ٢٥ آمپول ترامادول که ماده مخدر است به من تزریق شد.تحمل درد سوختگی سخت است.بدترین موقع در بیمارستان تعویض پانسمانهاست که در آن لحظه فقط آرزوی مرگ میکردم.
در بیمارستان اصفهان هم حدود ٢٠ آمپول مورفین دریافت کردم.
۲.۴k
۳۱ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.