...
...
دل من لک زده یک لحظه دیدار تو را
تن مستـم شده زندانی چشمان تو را
هرچهدارم بهسببدادم ومقهور شدم
تا که در معـرکه عشق شـدم بند تو را
با توآرامشدنیا همه درجان من است
بیتودرهجرموشبمنتظرمچشمتو را
آتش شوق به دل دارم و مهتاب شبم
درفراغت همهشب نقشکنم یاد تو را
دادهام عمر گران را بهتو ایمعون دل
باختم در طلبعشق همه مشق تو را
دشـمنی هسـت تبـانی بکـند با دل تـو
کیستآنخیرهسر پستبغلکردهتو را
تو چه دیر آمـدی و سهل رهایم کردی
دلبشکسته کهدادم همه در قهر تو را
گـم شده باز «ندا» در تـب نافرجامی
کور باد آنکه نبیند دل سرمست تو را
دل من لک زده یک لحظه دیدار تو را
تن مستـم شده زندانی چشمان تو را
هرچهدارم بهسببدادم ومقهور شدم
تا که در معـرکه عشق شـدم بند تو را
با توآرامشدنیا همه درجان من است
بیتودرهجرموشبمنتظرمچشمتو را
آتش شوق به دل دارم و مهتاب شبم
درفراغت همهشب نقشکنم یاد تو را
دادهام عمر گران را بهتو ایمعون دل
باختم در طلبعشق همه مشق تو را
دشـمنی هسـت تبـانی بکـند با دل تـو
کیستآنخیرهسر پستبغلکردهتو را
تو چه دیر آمـدی و سهل رهایم کردی
دلبشکسته کهدادم همه در قهر تو را
گـم شده باز «ندا» در تـب نافرجامی
کور باد آنکه نبیند دل سرمست تو را
۲۹۴
۲۷ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.