آن عکسِ من،بر روی میزت را پس از این
آن عکسِ من،بر روی میزت را پس از این
جای من، آن یار عزیزت را پـس از این
هر سمت میخواهی بچرخانی بچرخان
آن چشمهای مست وهیزت راپس از این
آغوش گرم و بــوسه و دسـتِ نــوازش
گـرگِ من آن چنگال تیزت را پس از این
عـشقم، گُـلم، عـمرم ،عزیزم ،روح و جانم
آن واژه های فـتـنه خیزت را پس از ایـن
من کـفــتَـرِ جـَـلدِ تو بودم، او فراری
آن ماهی گستاخ و لیزت را پـس از این
من بالشم را می کشم هر شب در آغوش
اصلاً تو هم یـار عزیزت را ، پس از این
#حبیب❤
جای من، آن یار عزیزت را پـس از این
هر سمت میخواهی بچرخانی بچرخان
آن چشمهای مست وهیزت راپس از این
آغوش گرم و بــوسه و دسـتِ نــوازش
گـرگِ من آن چنگال تیزت را پس از این
عـشقم، گُـلم، عـمرم ،عزیزم ،روح و جانم
آن واژه های فـتـنه خیزت را پس از ایـن
من کـفــتَـرِ جـَـلدِ تو بودم، او فراری
آن ماهی گستاخ و لیزت را پـس از این
من بالشم را می کشم هر شب در آغوش
اصلاً تو هم یـار عزیزت را ، پس از این
#حبیب❤
۳۴۷
۰۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.