حسین جان من شدم دیوانه تو
حسین جان من شدم دیوانه تو
گریزانم من از بیگانه تو
کنم بس افتخار برخالق عالم
اگر دستم رسد بر شانه تو
قبولم گر کنی ای شاه خوبان
کنم من نوکری بر خانه تو
همیشه این دلم شوق تو دارد
ندارد دوستی پایانه تو
محبت کرده ای بر دوست و دشمن
بود در جیب من یارانه تو
تو شو ساقی بده جامی به دستم
بنوشم جرعه ای از پیمانه تو
شاعر زنده یاد ماشاالله مهرنیا
گریزانم من از بیگانه تو
کنم بس افتخار برخالق عالم
اگر دستم رسد بر شانه تو
قبولم گر کنی ای شاه خوبان
کنم من نوکری بر خانه تو
همیشه این دلم شوق تو دارد
ندارد دوستی پایانه تو
محبت کرده ای بر دوست و دشمن
بود در جیب من یارانه تو
تو شو ساقی بده جامی به دستم
بنوشم جرعه ای از پیمانه تو
شاعر زنده یاد ماشاالله مهرنیا
۷۲۰
۰۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.