شبها که میگیرد دلم ، یاد تو را تن میکنم
شبها که میگیرد دلم ، یاد تو را تن میکنم
تنها به یاد بودنت ، احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرم و از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ، سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت ، خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ، احساس مردن میکنم
کم دارد آغوش تو را ، این دستهای خسته ام
دور از هم آغوشی تو ، حس بریدن میکنم
این فکرهای لعنتی ، این خاطرات گم شده
آخر کجای این جهان ، از عشق دیدن میکنم
این بغضهای تو به تو ، این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را ، با خود کشیدن میکنم
دلتنگ هستم خوب من ، ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ، یاد تورا تن میکنم.....
تنها به یاد بودنت ، احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرم و از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ، سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت ، خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ، احساس مردن میکنم
کم دارد آغوش تو را ، این دستهای خسته ام
دور از هم آغوشی تو ، حس بریدن میکنم
این فکرهای لعنتی ، این خاطرات گم شده
آخر کجای این جهان ، از عشق دیدن میکنم
این بغضهای تو به تو ، این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را ، با خود کشیدن میکنم
دلتنگ هستم خوب من ، ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ، یاد تورا تن میکنم.....
۱.۸k
۲۶ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.