پارت ۹۰ ☆
پارت ۹۰ ☆
اومدم سر غذا .......به به چی پختم.....که یهو حس کرپ پرهام پشت سرمه ....
برگشتم سمتش ..........
پرهام :میبینم سرآشپز حسابی گل کاشتن .!
-هنوز که نخوردی بخوری چی میگی !
پرهام :والا واسه من فرقی نداره تلخم باشه چون تو درستش کردی خوشمزه س
-حالا که قرار نیست تلخ باشه اون ملاقه رو بده یه هم بزنم
ملاقه رو گرفتم و خورشتو یه هم زدم بوی قرمه سبزی کل خونه رو پر کرده بود
همونطوری که در قابلمه رو میبستم پرهام بهم نزدیک تر شد ......
نفسای گرمشو کنار گوشم حس میکردم ......یه یهو نزدیک تر شد .......
درست ۳ سانتی متر با گردنم فاصله داشت .....!!!!!!!!!!
همون فاصله کمو از بین برد و گردنمو بوسید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
با حس کردن لباش روی گردنم یه حس عجیب به کل تنم تزریق شد ..........
به سمتش برگشتم و مث همیشه جذب جاذبه ی اون دوتا تیله ی مشکی شدم ..........
نگاهش عمیق تر جذاب تر از همیشه منو محو کرده بود .......
دست خودم نبود نمیتونستم دربرارش احساساتمو قایم کنم .......
گره نگاهم از اون دوتا تیله ی مشکی چشماش باز شد و افتاد رو لباش .........
دستمو دور گردنش حلقه کردم ........اونم دستشو دور کمرم گره زد ......
محو تماشای صورتش بودم ..........
گره دستامو دور گردنش محکم تر کردم ........
پر بودم از حس عجیبی که لباش به تنم تزریق کرده بود .......سرمو بهش نزدیک تر کردم .....
برای چند لحظه برگشتم روی چشاش حس عجیبم چند برابر شده بود ........
چشامو بستم و آروم لبامو گذاشتم رو لباش !!!!!!!!!!
با دستام گردنشو لمس میکردم و پرهام با دستاش کمرمو محکم گرفته بود ..........
بوسه ای به لباش زدم و یواش یواش خودمو عقب کشیدم ........اما هنوز توی بغلش بودم ........
سرمو چسبوندم به سینه ش باورم نمیشد چنین کاری کرده باشم ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
برای اولین بار تو عمرم ضربان قلب یه نفرو خیلی با دقت گوش میکردم.........
صدای قلبش درست مثل صدای قلبم بود .........
دستش از دور کمرم باز شد و موهامو نوازش کرد .......
انگشتاش با موهام بازی میکرد و من فقط به صدای قلبش گوش میدادم .....یه ریتم آرامش بخش بود
نفس عمیقی کشیدم و ریه هامو از عطر تنش پر کردم ......بویی که به اندازه خیره شدن بهش برام لذت بخش بود .......
یواش یواش عقب تر رفت ......فاصلمون اندازه یک قدم بود ........
لبخند بزرگ و یه چشمک زد و گفت :
برگرفته از رمان گره #ماکانی
اومدم سر غذا .......به به چی پختم.....که یهو حس کرپ پرهام پشت سرمه ....
برگشتم سمتش ..........
پرهام :میبینم سرآشپز حسابی گل کاشتن .!
-هنوز که نخوردی بخوری چی میگی !
پرهام :والا واسه من فرقی نداره تلخم باشه چون تو درستش کردی خوشمزه س
-حالا که قرار نیست تلخ باشه اون ملاقه رو بده یه هم بزنم
ملاقه رو گرفتم و خورشتو یه هم زدم بوی قرمه سبزی کل خونه رو پر کرده بود
همونطوری که در قابلمه رو میبستم پرهام بهم نزدیک تر شد ......
نفسای گرمشو کنار گوشم حس میکردم ......یه یهو نزدیک تر شد .......
درست ۳ سانتی متر با گردنم فاصله داشت .....!!!!!!!!!!
همون فاصله کمو از بین برد و گردنمو بوسید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
با حس کردن لباش روی گردنم یه حس عجیب به کل تنم تزریق شد ..........
به سمتش برگشتم و مث همیشه جذب جاذبه ی اون دوتا تیله ی مشکی شدم ..........
نگاهش عمیق تر جذاب تر از همیشه منو محو کرده بود .......
دست خودم نبود نمیتونستم دربرارش احساساتمو قایم کنم .......
گره نگاهم از اون دوتا تیله ی مشکی چشماش باز شد و افتاد رو لباش .........
دستمو دور گردنش حلقه کردم ........اونم دستشو دور کمرم گره زد ......
محو تماشای صورتش بودم ..........
گره دستامو دور گردنش محکم تر کردم ........
پر بودم از حس عجیبی که لباش به تنم تزریق کرده بود .......سرمو بهش نزدیک تر کردم .....
برای چند لحظه برگشتم روی چشاش حس عجیبم چند برابر شده بود ........
چشامو بستم و آروم لبامو گذاشتم رو لباش !!!!!!!!!!
با دستام گردنشو لمس میکردم و پرهام با دستاش کمرمو محکم گرفته بود ..........
بوسه ای به لباش زدم و یواش یواش خودمو عقب کشیدم ........اما هنوز توی بغلش بودم ........
سرمو چسبوندم به سینه ش باورم نمیشد چنین کاری کرده باشم ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
برای اولین بار تو عمرم ضربان قلب یه نفرو خیلی با دقت گوش میکردم.........
صدای قلبش درست مثل صدای قلبم بود .........
دستش از دور کمرم باز شد و موهامو نوازش کرد .......
انگشتاش با موهام بازی میکرد و من فقط به صدای قلبش گوش میدادم .....یه ریتم آرامش بخش بود
نفس عمیقی کشیدم و ریه هامو از عطر تنش پر کردم ......بویی که به اندازه خیره شدن بهش برام لذت بخش بود .......
یواش یواش عقب تر رفت ......فاصلمون اندازه یک قدم بود ........
لبخند بزرگ و یه چشمک زد و گفت :
برگرفته از رمان گره #ماکانی
۱۰.۰k
۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.