نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه
نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه
نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه
اگه یه روز ببینم کسی براش میمیره
حسودی رو میاره دلم آتیش میگیره
می ترسم حرفای خوبی توی گوشش بخونه
میترسم اون تا بـه سحر تـو خلوتش بمونه
دارم آتیش میگیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
اگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه
اگه یه روز ببینم کسی براش میمیره
حسودی رو میاره دلم آتیش میگیره
می ترسم حرفای خوبی توی گوشش بخونه
میترسم اون تا بـه سحر تـو خلوتش بمونه
دارم آتیش میگیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
اگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
۴.۴k
۰۱ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.