بهار زندگی بدون تو قابل تحمل نیست): part1
#بهار_زندگی_بدون_تو_قابل_تحمل_نیست): #part1
صبح ساعت هفت بود که از خواب بیدار شدم
صورتمو شستم و از پنجره بیرون نگاه کردم
دختری دیدم انگار فرشته .افتادم دنبالش تا شماره بگیرم که..
_هی خانوم!
+بله؟با من بودین ؟
_نع نع نع اشتباه گرفتم ببخشید
+خب پس بسلامت
_بای
_اهههه ریدم تو شانسی که دارم
بعد خونه رفتم و به خودم فکر میکردم که دخترا به پسرای عینکی اهمیتی نمیدن پس خودمو خسته نکنم بهتره
رفتم نان بخرم که پسری سیگار میکشید و دخترا از سیگار کشیدن او لذت میبردن
منم رفتم یه نخ سیگار بخرم که دختری گفت
+اهم اهم آقا پسر با سیگار کشیدن شاخ نمیشی پس فکرشو هم نکن
_سلام میشه دوست شیم؟
+اوه البته اسمت چیه ؟بزار حدس بزنم
عارف؟
از تعجب پاره شدم و گفتم درسته
بعد میخواستم برم که..
+هوی عارف من اسمم بهار
_چه اسم خوبی
اهههه بازم ریدم به شانسم .
فرصت خوبییییی بود
صبحونمو خوردم و رفتم سرکار چند ساعت گذشت آسمان تاریک شده بود که برمیگشتم خونه چند تا لات دورم جمع شدن و کتکم زدن ولی من چیزی نتونستم بکنم بعد بهار منو دید و برد خونشون...
ادامه در پســــت بعدی
صبح ساعت هفت بود که از خواب بیدار شدم
صورتمو شستم و از پنجره بیرون نگاه کردم
دختری دیدم انگار فرشته .افتادم دنبالش تا شماره بگیرم که..
_هی خانوم!
+بله؟با من بودین ؟
_نع نع نع اشتباه گرفتم ببخشید
+خب پس بسلامت
_بای
_اهههه ریدم تو شانسی که دارم
بعد خونه رفتم و به خودم فکر میکردم که دخترا به پسرای عینکی اهمیتی نمیدن پس خودمو خسته نکنم بهتره
رفتم نان بخرم که پسری سیگار میکشید و دخترا از سیگار کشیدن او لذت میبردن
منم رفتم یه نخ سیگار بخرم که دختری گفت
+اهم اهم آقا پسر با سیگار کشیدن شاخ نمیشی پس فکرشو هم نکن
_سلام میشه دوست شیم؟
+اوه البته اسمت چیه ؟بزار حدس بزنم
عارف؟
از تعجب پاره شدم و گفتم درسته
بعد میخواستم برم که..
+هوی عارف من اسمم بهار
_چه اسم خوبی
اهههه بازم ریدم به شانسم .
فرصت خوبییییی بود
صبحونمو خوردم و رفتم سرکار چند ساعت گذشت آسمان تاریک شده بود که برمیگشتم خونه چند تا لات دورم جمع شدن و کتکم زدن ولی من چیزی نتونستم بکنم بعد بهار منو دید و برد خونشون...
ادامه در پســــت بعدی
۳.۳k
۰۵ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.