بی وفا یارم کرده غم بارم بشنو ای آشنا از دل زارم بین ما هر چه بود، زیر چرخ کبود شد نهان ای دریغ هر چه بود و نبود روز و شب نالان، اشک و خون باران سینه یی همچو خون من ز غم دارم😔
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.