وقتی که دلتنگم، کم و بسیار می گریم
وقتی که دلتنگم، کم و بسیار می گریم
ابرم ولی ابری که خونین بار می گریم
در برگ ریزان خزان و فصل دلتنگی
چون بید مجنون در خیال یار می گریم
از شوکران عشق سهمم، بی تو مردن بود
بر شانه های سنگی دیوار می گریم
دستم به مضراب و نگاهم منتظر بر در
در خلوتم با هر نت گیتار می گریم
شورم تویی شعرم تویی تکرار خواهی شد
من دائما با بغض این اشعار می گریم
گرداب در گرداب غم را در نوردیدم
بر ساحل تنهای خود هر بار می گریم
ابرم ولی ابری که خونین بار می گریم
در برگ ریزان خزان و فصل دلتنگی
چون بید مجنون در خیال یار می گریم
از شوکران عشق سهمم، بی تو مردن بود
بر شانه های سنگی دیوار می گریم
دستم به مضراب و نگاهم منتظر بر در
در خلوتم با هر نت گیتار می گریم
شورم تویی شعرم تویی تکرار خواهی شد
من دائما با بغض این اشعار می گریم
گرداب در گرداب غم را در نوردیدم
بر ساحل تنهای خود هر بار می گریم
۳.۱k
۱۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.