پنجره!
پنجره!
بگشای از هم
چون کتابِ قصهی خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدفهای دهانِ رنج
صبحِ مروارید تابش را
به ژرفاژرفِ
این دریای دورافتادهی نومید!
بگشای از هم
چون کتابِ قصهی خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدفهای دهانِ رنج
صبحِ مروارید تابش را
به ژرفاژرفِ
این دریای دورافتادهی نومید!
۴.۹k
۰۵ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.