می توانیم بدونِ اینکه همدیگر را بِدَریم، به آرزوها و خواس
میتوانیم بدونِ اینکه همدیگر را بِدَریم، به آرزوها و خواستههای خود دست پیدا بکنیم؛ امّا باید این را بفهمیم و بتوانیم درک بکنیم که همهی آرزوهای کُرهی زمین، مالِ ما نیستند؛ و قرار نیست به همهی آرزوها دست بیازیم!
متأسّفانه ما در تشخیصِ اینکه چهچیزی آرزویِ خودِ ما هست، دچارِ اشتباه میشویم و گمان میکنیم هر موقعیت و هر داشتهای که در دیگران میبینیم، ما نیز در آنها سهیم هستیم؛ و حال آنکه این تصوّر درست نیست.
یکی از علّتهای این پندارِ اشتباه، کثرت و تسریع در ارتباطات و إخبار و أخبار است. به این توضیح که: «از آنجائیکه فاصلهها بین جوامع و انسانها و تمدّنها بیش از پیش کم شده است، ما دچارِ اشتباه میشویم که آیا فلان آرزو؛ فلان شیوهی زندگی، اصلا برای منِ نوعی میتواند حقیقتِ خارجی و بیرونی داشته باشد یا نه!!؟» این را فرض کنیم که اگر در یک روستایی؛ جزیرهای میبودیم دور دست- بدونِ هیچ اطّلاعی از آرزوهای دیگر ملل و جوامع- آنچیزی که از عمقِ دلِمان برمیخواست و آن را آرزو میپنداشتیم؛ چه میبود؟ اگر بتوانیم خودمان را تنها گیر بیآوریم؛ از آن «خود» چه میخواهیم؟
آرزوهای ما باید برحسبِ استعدادها و توانمندیهایی که داریم؛ در ما شکل بگیرد؛ نه برحسبِ تخیّلات و توهّماتی که سراغمان میآید و ما آن را حقیقت میپنداریم!
اینکه یک لاکپشت، آرزوی پرواز در سر داشته باشد و برای آن حسرت بخورد و عمرش را در اندوهِ آن سر کند؛ احمقانه است! آرزوی پرواز، فقط و فقط سهمِ جوجههای پرندههایی است که ذاتاً توانِ پریدن دارند؛ پس باید استعدادها و توانمندیهای خودت را کشف کنی و برحسبِ آن تواناییهایی که در وجودِ تو نهفته است، گام برداری و پیش بروی!
پس به آن «خودت» دست پیدا کن و با خودت کنار بیا و به تفاهم برس! اگر توانستی این مرحله را طی کنی، دنیا را به بهترین وجهِ ممکن، زیبا و دیدنی خواهی یافت!
#تبریزی
متأسّفانه ما در تشخیصِ اینکه چهچیزی آرزویِ خودِ ما هست، دچارِ اشتباه میشویم و گمان میکنیم هر موقعیت و هر داشتهای که در دیگران میبینیم، ما نیز در آنها سهیم هستیم؛ و حال آنکه این تصوّر درست نیست.
یکی از علّتهای این پندارِ اشتباه، کثرت و تسریع در ارتباطات و إخبار و أخبار است. به این توضیح که: «از آنجائیکه فاصلهها بین جوامع و انسانها و تمدّنها بیش از پیش کم شده است، ما دچارِ اشتباه میشویم که آیا فلان آرزو؛ فلان شیوهی زندگی، اصلا برای منِ نوعی میتواند حقیقتِ خارجی و بیرونی داشته باشد یا نه!!؟» این را فرض کنیم که اگر در یک روستایی؛ جزیرهای میبودیم دور دست- بدونِ هیچ اطّلاعی از آرزوهای دیگر ملل و جوامع- آنچیزی که از عمقِ دلِمان برمیخواست و آن را آرزو میپنداشتیم؛ چه میبود؟ اگر بتوانیم خودمان را تنها گیر بیآوریم؛ از آن «خود» چه میخواهیم؟
آرزوهای ما باید برحسبِ استعدادها و توانمندیهایی که داریم؛ در ما شکل بگیرد؛ نه برحسبِ تخیّلات و توهّماتی که سراغمان میآید و ما آن را حقیقت میپنداریم!
اینکه یک لاکپشت، آرزوی پرواز در سر داشته باشد و برای آن حسرت بخورد و عمرش را در اندوهِ آن سر کند؛ احمقانه است! آرزوی پرواز، فقط و فقط سهمِ جوجههای پرندههایی است که ذاتاً توانِ پریدن دارند؛ پس باید استعدادها و توانمندیهای خودت را کشف کنی و برحسبِ آن تواناییهایی که در وجودِ تو نهفته است، گام برداری و پیش بروی!
پس به آن «خودت» دست پیدا کن و با خودت کنار بیا و به تفاهم برس! اگر توانستی این مرحله را طی کنی، دنیا را به بهترین وجهِ ممکن، زیبا و دیدنی خواهی یافت!
#تبریزی
۲۹.۱k
۰۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.