سه روز مانده بود به شهادت حضرت زهرا (س). بعد از نماز صبح
سه روز مانده بود به #شهادت_حضرت_زهرا (س). بعد از نماز صبح زیارت حضرت زهرا (س) را خواند.
متعجبانه پرسیدم: مگر امروز روز شهادت است؟ گفت: نزدیک است.
وقتی رفت، ترکش به سرش خورد و بردندش بیمارستان. وقتی شهید شد، شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. این جا بود که سرّ زیارت پیش از موعدش روشن شد.
#شهید_عبد_الله_میثمی #شهدا_و_حضرت_زهرا #خاطرات_عشق_شهدا_به_حضرت_زهرا
راوی: همسر شهید #کتاب_خط_عاشقی2 (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار 1395، خاطره 26.
✂ ️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍 http://www.boreshha.ir/
متعجبانه پرسیدم: مگر امروز روز شهادت است؟ گفت: نزدیک است.
وقتی رفت، ترکش به سرش خورد و بردندش بیمارستان. وقتی شهید شد، شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. این جا بود که سرّ زیارت پیش از موعدش روشن شد.
#شهید_عبد_الله_میثمی #شهدا_و_حضرت_زهرا #خاطرات_عشق_شهدا_به_حضرت_زهرا
راوی: همسر شهید #کتاب_خط_عاشقی2 (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار 1395، خاطره 26.
✂ ️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍 http://www.boreshha.ir/
۱۳.۷k
۰۸ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.