Doubles of love
#Doubles_of_love
#دوراهی_عشق
پارت بیست و چهارم(۲۴)
*این سوک*
آچا دستمو گرفتو بلندم کرد تا بطرف پارکینگ حرکت کنیم احساس می کنم حالش سر جاش نبود قلبش تند تند میزد و صورتش قرمز شده بود... یه جایی این قضیه مشکوک میزد رفتیم به سمت پارکینگ. آرا تو ماشین نشسته بود و به ما نگاه می کرد نگاهش عجیب بود خیلی خیلی عجیب نگاهمو به سمت آچا برگردوندم... اونم نگاهش عجیب بود حالا بزار سوارماشین بشیم تکلیفمو باهاشون روشن میکنم... منو صندلی پشت نشوند خودش جلو نشست. ماشین رو روشن کرد و شروع به حرکت کردیم وسط جاده میخواستم سوالمو بپرسم که آرا شروع کرد به حرف زدن...
آرا: سوک موهاتو کوتاه نکنیا خودشم چه رنگی دوست داری رنگ کنی؟؟؟ من که می خوام صورتیامو بکنم آبی. نظرت چیه؟؟؟
از سوالش تعجب کردم... چرا باید موهامو رنگ کنم و کوتاهشون نکنم نکنم؟؟؟
× اتفاق خاصی افتاده؟برای چی؟؟؟
آرا: ناسلامتی عروسی داریم...
×(با تعجب): عروسی... عروسی کی؟
آرا(با پوزخند): یعنی چی عروسی کی؟؟؟ عروسی بهترین دوستت آچاست...خودشم میدونی داماد کیه؟؟؟
× (با تعجب): نه:/ داماد کیه؟؟؟
آرا: خوش به حالمون دامادمونم که دکتره... همون دکتر جین که پزشک مراقب تو بود...
دهنم ۳۶۰ درجه باز مونده بود نمیدونستم به آرا نگاه کنم یا به آچا کم مونده بود شاخ در بیارم... منتظر حرف زدن آچا بودم که سکوت و شکست
آچا: یاااااا...آرا، سوک، تمومش کنین اصلا کی خواست ازدواج کنه به زور داری منو شوهر میدی تازه اون آقای دکتری که میگین من از قبل... خیلی خیلی قبل میشناسمش
دوتامون بیشتر تعجب کردیم...
من و آرا: از قبل!!! ازکی؟؟؟
تا با افتخار شونه ای بالا انداخت و گفت:زمانی که شما پستون تو دهنتون بود منو اون با هم همبازی بودیم.خانووومممم آرررااا و خانوووممم این سوووککک...
این خانم گفتناش خیلی خوبه...
×آرا... به نظرت صورتی بپوشم بهم میاد یا سبز؟؟؟
آرا: صورتی بپوش سبز بد میشه.. یا هم ما که ساقدوشش میشیم هممون با هم صورتی بپوشیم نظرت چیه؟؟؟
× میگم آچا دختر میخوای یا پسر؟؟؟
آچا: من چهار قلو دوست دارم... دوتا دختر دوتا پسر°~°
×بنظرت آمپرت یکم بالا نزده؟؟؟
آچا: نهههه... خیلی هم نرمال و عادیه... تو مراقب آینده خودت باش پنج قلو نزای...
آرا:°○°
آچا:^_^
من: °_°
همیشه عاشق این شوخی کردنامونم...
×هیییییی... همتونم شوهر کردینو رفتین... من موندمو این تنهایی:(
آرا: ازآن نترس که های وهوی دارد...ازآن بترس که سر به زیر دارد
×منظور؟؟؟
آرا: یه احساسی تو دلم میگه تو قبل از همه شوهر میکنه...
آچا: چه احساس مشترکی...
سه تامونم زدیم زیر خنده
نظر بدید عشقولیا😘 😘 😘
#دوراهی_عشق
پارت بیست و چهارم(۲۴)
*این سوک*
آچا دستمو گرفتو بلندم کرد تا بطرف پارکینگ حرکت کنیم احساس می کنم حالش سر جاش نبود قلبش تند تند میزد و صورتش قرمز شده بود... یه جایی این قضیه مشکوک میزد رفتیم به سمت پارکینگ. آرا تو ماشین نشسته بود و به ما نگاه می کرد نگاهش عجیب بود خیلی خیلی عجیب نگاهمو به سمت آچا برگردوندم... اونم نگاهش عجیب بود حالا بزار سوارماشین بشیم تکلیفمو باهاشون روشن میکنم... منو صندلی پشت نشوند خودش جلو نشست. ماشین رو روشن کرد و شروع به حرکت کردیم وسط جاده میخواستم سوالمو بپرسم که آرا شروع کرد به حرف زدن...
آرا: سوک موهاتو کوتاه نکنیا خودشم چه رنگی دوست داری رنگ کنی؟؟؟ من که می خوام صورتیامو بکنم آبی. نظرت چیه؟؟؟
از سوالش تعجب کردم... چرا باید موهامو رنگ کنم و کوتاهشون نکنم نکنم؟؟؟
× اتفاق خاصی افتاده؟برای چی؟؟؟
آرا: ناسلامتی عروسی داریم...
×(با تعجب): عروسی... عروسی کی؟
آرا(با پوزخند): یعنی چی عروسی کی؟؟؟ عروسی بهترین دوستت آچاست...خودشم میدونی داماد کیه؟؟؟
× (با تعجب): نه:/ داماد کیه؟؟؟
آرا: خوش به حالمون دامادمونم که دکتره... همون دکتر جین که پزشک مراقب تو بود...
دهنم ۳۶۰ درجه باز مونده بود نمیدونستم به آرا نگاه کنم یا به آچا کم مونده بود شاخ در بیارم... منتظر حرف زدن آچا بودم که سکوت و شکست
آچا: یاااااا...آرا، سوک، تمومش کنین اصلا کی خواست ازدواج کنه به زور داری منو شوهر میدی تازه اون آقای دکتری که میگین من از قبل... خیلی خیلی قبل میشناسمش
دوتامون بیشتر تعجب کردیم...
من و آرا: از قبل!!! ازکی؟؟؟
تا با افتخار شونه ای بالا انداخت و گفت:زمانی که شما پستون تو دهنتون بود منو اون با هم همبازی بودیم.خانووومممم آرررااا و خانوووممم این سوووککک...
این خانم گفتناش خیلی خوبه...
×آرا... به نظرت صورتی بپوشم بهم میاد یا سبز؟؟؟
آرا: صورتی بپوش سبز بد میشه.. یا هم ما که ساقدوشش میشیم هممون با هم صورتی بپوشیم نظرت چیه؟؟؟
× میگم آچا دختر میخوای یا پسر؟؟؟
آچا: من چهار قلو دوست دارم... دوتا دختر دوتا پسر°~°
×بنظرت آمپرت یکم بالا نزده؟؟؟
آچا: نهههه... خیلی هم نرمال و عادیه... تو مراقب آینده خودت باش پنج قلو نزای...
آرا:°○°
آچا:^_^
من: °_°
همیشه عاشق این شوخی کردنامونم...
×هیییییی... همتونم شوهر کردینو رفتین... من موندمو این تنهایی:(
آرا: ازآن نترس که های وهوی دارد...ازآن بترس که سر به زیر دارد
×منظور؟؟؟
آرا: یه احساسی تو دلم میگه تو قبل از همه شوهر میکنه...
آچا: چه احساس مشترکی...
سه تامونم زدیم زیر خنده
نظر بدید عشقولیا😘 😘 😘
۵۷.۸k
۱۹ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.