درون سینه ام سودای عشقست
درون سینه ام سودای عشقست
میان جان من دریای عشقست
هزاران چشمه جوشانست در دل
که هریک رسته از سودای عشقست
که بحر گوهر و در وصدف نیز
زجان هریک بدل سودای عشقست
هرآن پنهان و پیدا را که دیدی
هم از پنهان هم از پیدای عشقست
برون پرده این غوغا ازان ست
که در پرده درون غوغای عشقست
میان جان من دریای عشقست
هزاران چشمه جوشانست در دل
که هریک رسته از سودای عشقست
که بحر گوهر و در وصدف نیز
زجان هریک بدل سودای عشقست
هرآن پنهان و پیدا را که دیدی
هم از پنهان هم از پیدای عشقست
برون پرده این غوغا ازان ست
که در پرده درون غوغای عشقست
۱۴.۲k
۲۷ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.