من ایستادم
من ایستادم
و آفتابِ تغزل بلند بود
و من مواظب تبخیر خوابها بودم
و ضربههای گیاهی عجیب را به تن ذهن
شماره میکردم
خیال میکردیم
بدون حاشیه هستیم
خیال میکردیم
میان متن اساطیری تشنج ریباس
شناوریم
و چند ثانیه غفلت
حضور هستی ماست...
-سهراب سپهری #بخون
و آفتابِ تغزل بلند بود
و من مواظب تبخیر خوابها بودم
و ضربههای گیاهی عجیب را به تن ذهن
شماره میکردم
خیال میکردیم
بدون حاشیه هستیم
خیال میکردیم
میان متن اساطیری تشنج ریباس
شناوریم
و چند ثانیه غفلت
حضور هستی ماست...
-سهراب سپهری #بخون
۱۰.۲k
۲۸ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.