♥♥هوالجمیل ♥♥
♥♥هوالجمیل ♥♥
[زیباترین شعر لیلی ومجنون]
یک شبی مجنون نمازش راشکست
بی وضودرکوچه لیلا نشست
عشق انشب مست مستش کرده بود
فارغ ازجام الستش کرده بود
سجده ای زدبرلب درگاه او
پرزلیلا شددل پراه او
گفت یارب ازچه خوارم کرده ای
برصلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلارابدستم داده ای
وندراین بازی شکستم داده ای
نشترعشقش به جانم میزنی
دردم ازلیلاست انم میزنی
خسته ام زین عشف دل خونم مکن
من که مجنونم تومجنونم مکن
مرداین بازیچه دگر نیستم
این توولیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
دررگ پیداوپنهانت منم
سالهاباجورلیلاساختی
من کنارت بودم ونشناختی
عشق لیلادردلت انداختم
صدغمارعشق یکجاباختم
کردم اواره صحرانشد
گفتم عاقل میشوی امانشد
سوختم درحسرت یک یاریت
غیرلیلابرنیامدازلبت
روزوشب اوراصداکردی ولی
دیدم امشب بامنی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی
درحریم خانه ام درمیزنی
حال این لیلاکه خوارت کرده بود
درس عشقت بیقرارت کرده بود
مردراهش باش تاشاهت کنم
صدچولیلاکشته راهت کنم
**************
[زیباترین شعر لیلی ومجنون]
یک شبی مجنون نمازش راشکست
بی وضودرکوچه لیلا نشست
عشق انشب مست مستش کرده بود
فارغ ازجام الستش کرده بود
سجده ای زدبرلب درگاه او
پرزلیلا شددل پراه او
گفت یارب ازچه خوارم کرده ای
برصلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلارابدستم داده ای
وندراین بازی شکستم داده ای
نشترعشقش به جانم میزنی
دردم ازلیلاست انم میزنی
خسته ام زین عشف دل خونم مکن
من که مجنونم تومجنونم مکن
مرداین بازیچه دگر نیستم
این توولیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
دررگ پیداوپنهانت منم
سالهاباجورلیلاساختی
من کنارت بودم ونشناختی
عشق لیلادردلت انداختم
صدغمارعشق یکجاباختم
کردم اواره صحرانشد
گفتم عاقل میشوی امانشد
سوختم درحسرت یک یاریت
غیرلیلابرنیامدازلبت
روزوشب اوراصداکردی ولی
دیدم امشب بامنی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی
درحریم خانه ام درمیزنی
حال این لیلاکه خوارت کرده بود
درس عشقت بیقرارت کرده بود
مردراهش باش تاشاهت کنم
صدچولیلاکشته راهت کنم
**************
۱.۶k
۰۷ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.