عشق؟ کو عشق؟ بجز تاب و طپش در رویا
عشق؟ کو عشق؟ بجز تاب و طپش در رویا
سرخوشی در غل و زنجیریِ اوهامِ خودت!!
عشق یعنی به زمین کوبی و هی گریه کنی
می شوی وسوسهء ابرْ سرِ بامِ خودت
عشق یعنی به فنا میروی و میخندی!!
پر کنی زهر مکرر همه در جامِ خودت
عشق یعنی بزنی ریشهء خود را به تبر
تبر از جنسِ خودت باشد و اندامِ خودت!!
حامدخنجری
سرخوشی در غل و زنجیریِ اوهامِ خودت!!
عشق یعنی به زمین کوبی و هی گریه کنی
می شوی وسوسهء ابرْ سرِ بامِ خودت
عشق یعنی به فنا میروی و میخندی!!
پر کنی زهر مکرر همه در جامِ خودت
عشق یعنی بزنی ریشهء خود را به تبر
تبر از جنسِ خودت باشد و اندامِ خودت!!
حامدخنجری
۳.۴k
۱۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.