پارت چهارم :عاشقتم
پارت چهارم :عاشقتم
چانیول ـ یه جورایی میخوایم ابروت ببریم
من. نهه خدایا بهم رحم کن
منجیر با خنده ـ پاشید پاشید کای انقدر نخور
کای ـ باسه بابا بزن بریم سهون پاشوو
سهون ـ بابا بیدارم فقط داشتم چرت میزدم
من ـ لسسس گووووو گایسسس
پسرا روی یه بالابر وایستادن رفتن بالا پارت من هنوز.نبود قرار شده بود یه طور دیگه ظاهز بشم بلی بلی
منجیر ـ مواظب باش نیوفتی
روی یه طنلب نشستم
من ـ باشه
منحیر ـ.تو.دوتا لباس پثشیدی احساس خفه گی نمیکنی
من ـ چرا ولی خوب بعد در شمیارم دیکه
یه سزعمی پارچه ای گشاد مشکی بود که پوشیده بودم زیر شورتک داشتم با نیم تنه خالت سوتینی
منحیر ـ برو.طناب راه افتاد اولین اهنگمون یه خورده کیوت بود شروع کردم خوندن همه ارمی ها سرشون اوردن بالا با دیدن جیغی زدن قلب انگشتی نشون دادم بهشون روی صحنه طناب رفت پایین و پریذم وایین با پسرا شروع کردیم رقصیدن رقص کیوت بود ها نیم ساعت بعد اهنگمون تموم شد پسرا روی صحنه دراز کشیدن
من با انرژی و خنده ـ سلاممم دوستاننننن خوبیددد سرحالیددد
همه ارنی ها همزمان ـ سلاممم ارههه سرحال سرحال
من ـ.عالیه حرف ندارید
کای ـ.بابا جقدر انرژی داری من تشنمه
اب معدنی دادم بهش همشون از بالا خوردن وقتی رسید به من یه قطره ام توش نبود با حرص نگاشون کردم که خندیدن
چانیول ـ.خوب میدونید هفت تا تماشاگر مخصوص داریم بی تی اسسسسس
نور.انداختن روشون بلند شدن برای ارمی ها دست تکون دادن
سهون ـ بابا بیاید بالا
من ـ سهون من یه لحظه میرم
سهون اروم ـ.دبلیو.سی
من ـ اوهم
اروم خندید دویدم.پشت صحنه
از زبون جونگ.کوک
رفتیم.بالا دیدم ایو دوید پشت صحنه با.پسرا احپلل.پرسی کردیم
من ـ مرسیی دوستاننن خیلی خیلی از دیدنتون خوشحالیم
یکی از ذرمی ها با داد ـ ایووووووو عاشقتممممم
سهون با خنده ـ اونم عاشقتون فقط رفته تاحایی الان میاد
همه خندیدن
بک.هیون ـ خوب همه تون منتظر اون سوپرایز هستید نه ما انقدر هیحان زده ایم که نتونستین بیشتر طول بدیم
ایو با صدای بلند ـ.امدمممممم
سهون اغوشش باز کرد ایو.پرید توی بغل سهون
ایو ـ بچه ها غیبت کردن پشت سر من
نامجون ـ نه بابا فقط راحب سوپرایز ما و پسرا
چانیول ـ یه جورایی میخوایم ابروت ببریم
من. نهه خدایا بهم رحم کن
منجیر با خنده ـ پاشید پاشید کای انقدر نخور
کای ـ باسه بابا بزن بریم سهون پاشوو
سهون ـ بابا بیدارم فقط داشتم چرت میزدم
من ـ لسسس گووووو گایسسس
پسرا روی یه بالابر وایستادن رفتن بالا پارت من هنوز.نبود قرار شده بود یه طور دیگه ظاهز بشم بلی بلی
منجیر ـ مواظب باش نیوفتی
روی یه طنلب نشستم
من ـ باشه
منحیر ـ.تو.دوتا لباس پثشیدی احساس خفه گی نمیکنی
من ـ چرا ولی خوب بعد در شمیارم دیکه
یه سزعمی پارچه ای گشاد مشکی بود که پوشیده بودم زیر شورتک داشتم با نیم تنه خالت سوتینی
منحیر ـ برو.طناب راه افتاد اولین اهنگمون یه خورده کیوت بود شروع کردم خوندن همه ارمی ها سرشون اوردن بالا با دیدن جیغی زدن قلب انگشتی نشون دادم بهشون روی صحنه طناب رفت پایین و پریذم وایین با پسرا شروع کردیم رقصیدن رقص کیوت بود ها نیم ساعت بعد اهنگمون تموم شد پسرا روی صحنه دراز کشیدن
من با انرژی و خنده ـ سلاممم دوستاننننن خوبیددد سرحالیددد
همه ارنی ها همزمان ـ سلاممم ارههه سرحال سرحال
من ـ.عالیه حرف ندارید
کای ـ.بابا جقدر انرژی داری من تشنمه
اب معدنی دادم بهش همشون از بالا خوردن وقتی رسید به من یه قطره ام توش نبود با حرص نگاشون کردم که خندیدن
چانیول ـ.خوب میدونید هفت تا تماشاگر مخصوص داریم بی تی اسسسسس
نور.انداختن روشون بلند شدن برای ارمی ها دست تکون دادن
سهون ـ بابا بیاید بالا
من ـ سهون من یه لحظه میرم
سهون اروم ـ.دبلیو.سی
من ـ اوهم
اروم خندید دویدم.پشت صحنه
از زبون جونگ.کوک
رفتیم.بالا دیدم ایو دوید پشت صحنه با.پسرا احپلل.پرسی کردیم
من ـ مرسیی دوستاننن خیلی خیلی از دیدنتون خوشحالیم
یکی از ذرمی ها با داد ـ ایووووووو عاشقتممممم
سهون با خنده ـ اونم عاشقتون فقط رفته تاحایی الان میاد
همه خندیدن
بک.هیون ـ خوب همه تون منتظر اون سوپرایز هستید نه ما انقدر هیحان زده ایم که نتونستین بیشتر طول بدیم
ایو با صدای بلند ـ.امدمممممم
سهون اغوشش باز کرد ایو.پرید توی بغل سهون
ایو ـ بچه ها غیبت کردن پشت سر من
نامجون ـ نه بابا فقط راحب سوپرایز ما و پسرا
۱.۴k
۰۲ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.