فیک تهیونگ(آخرین دیدار)p2
محو لباس شده بودم که با صدای اون زن به خودم اومدم.
°خانم کارتون تموم نشد؟
+اوه چرا چرا الان میام
اتاق بیرون اومدم و روی یکی از صندلی ها نشستم و اون دو تا منو گریم کردن
حدوداً بعد یک ساعت امیلی وارد اتاق شد و گفت کی تموم میشه رسیدن
°ا/ت میتونی بلند بشی
+ممنون
یعنی کی رسید اونا کی بودن که امیلی میگفت و این سوالات تو ذهنم میپیچید.
نگاهی به خودم انداختم خیلی خوب شده بودم و به سمت در حرکت کردم دستگیره در رو کشیدم و باز کردم که چند تا پسر جلوم ظاهر شدن یکشون بهم سلام داد و متقابلاً جواب گرفت. فکر کنم اونا هم یکی از خواننده ها باشن با لبخند از کنارشون رد شدم.
از زبان نامجون
داشتیم میرفتیم سمت اتاق گریم که ا/ت همون خواننده معروف که من عاشق آهنگاشم از اتاق بیرون اومد و من هم بهش سلام کردم موقع رفتن احساس کردم یه چیزی افتاد زمین، زمین رو که نگاه کردم گردنبند زیبایی دیدم فکر کنم مال اون بود.
از زمین بر داشتم و گفتم موقع دیدن بهش میدم و وارد اتاق گریم شدیم.
°خانم کارتون تموم نشد؟
+اوه چرا چرا الان میام
اتاق بیرون اومدم و روی یکی از صندلی ها نشستم و اون دو تا منو گریم کردن
حدوداً بعد یک ساعت امیلی وارد اتاق شد و گفت کی تموم میشه رسیدن
°ا/ت میتونی بلند بشی
+ممنون
یعنی کی رسید اونا کی بودن که امیلی میگفت و این سوالات تو ذهنم میپیچید.
نگاهی به خودم انداختم خیلی خوب شده بودم و به سمت در حرکت کردم دستگیره در رو کشیدم و باز کردم که چند تا پسر جلوم ظاهر شدن یکشون بهم سلام داد و متقابلاً جواب گرفت. فکر کنم اونا هم یکی از خواننده ها باشن با لبخند از کنارشون رد شدم.
از زبان نامجون
داشتیم میرفتیم سمت اتاق گریم که ا/ت همون خواننده معروف که من عاشق آهنگاشم از اتاق بیرون اومد و من هم بهش سلام کردم موقع رفتن احساس کردم یه چیزی افتاد زمین، زمین رو که نگاه کردم گردنبند زیبایی دیدم فکر کنم مال اون بود.
از زمین بر داشتم و گفتم موقع دیدن بهش میدم و وارد اتاق گریم شدیم.
۴.۱k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.