ویو ات
ویو ات
از خاب بلند شدم دیدم یکی داره در میزنه باهمون موهای به هم ریختم رفتم درو باز کردم دیدم تهیونگه
تهیونگ: نگو که تازه بلند شدی
ات: خوب چیزه دیشب دیر خابیدم الان اماده میشم
سریع رفتم لباسامو پوشیدم موهامو شونه کردم ارایش کردم همه کارمو کردم اومدیم دیدم تهیونگ داره صبحونه میخوره
تهیونگ:( داخل دلش) عه واقعا خودتی چه خشگل شده چشم توش مونده بود که اجوما گفت
اجوما: ات دخترم بیا بخور دیگه دیر میشه
از زبان بنده😂
غذاشونو خورده بودن که بلند شدن سمت مدرسه همه امده بودن ات و تهیونگ رفتن نشستن پیشه هم بهترین دوست ات هم اومد
جولیا(اسم دوست اته: اتم
ات: رفتم پریدم بغل جولیا که پخش زمین شد
جولیا: ک
از خاب بلند شدم دیدم یکی داره در میزنه باهمون موهای به هم ریختم رفتم درو باز کردم دیدم تهیونگه
تهیونگ: نگو که تازه بلند شدی
ات: خوب چیزه دیشب دیر خابیدم الان اماده میشم
سریع رفتم لباسامو پوشیدم موهامو شونه کردم ارایش کردم همه کارمو کردم اومدیم دیدم تهیونگ داره صبحونه میخوره
تهیونگ:( داخل دلش) عه واقعا خودتی چه خشگل شده چشم توش مونده بود که اجوما گفت
اجوما: ات دخترم بیا بخور دیگه دیر میشه
از زبان بنده😂
غذاشونو خورده بودن که بلند شدن سمت مدرسه همه امده بودن ات و تهیونگ رفتن نشستن پیشه هم بهترین دوست ات هم اومد
جولیا(اسم دوست اته: اتم
ات: رفتم پریدم بغل جولیا که پخش زمین شد
جولیا: ک
۵.۵k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.