معامله پارت آخرررررر
اونجا با مانیتور که خط سافی توش رد میشد مواجه شد و سریع دکتر رو خبر کرد و معلوم شد مانیتور خراب بوده
۸ سال بعد
بچه ا/ت و تهیونگ: بابایی!
ته:جونم ؟
بچه:چطوری من به دنیا اومدم؟
ته :خب من محکم مامانتو بغل کردم توعه کیوت افتادی توی شکمش !
ا/ت :چه بغلی !توی بغل بابات گریم گرفته بود !
ته :خب بسه دیگ( میخوای کامل توضیح بدی )
رفتن خوابیدن و ا/ت و تهیونگ پیش هم خوابیدن
ا/ت :که بغلم کردی هان ! از درد گریم گرفته بود !!😐🔪
ته : خب به بچه میخواستی چی بگم ؟
ا/ت : ول کن اصلا بگیر بخواب
ته :میای بغلم🥺🔮
ا/ت :من با این قیافه کیوتت میشه نیامممممممم
اومدممممممممممم!
بالا خره تموم شددددددددد
😉🤝😐🔪
۸ سال بعد
بچه ا/ت و تهیونگ: بابایی!
ته:جونم ؟
بچه:چطوری من به دنیا اومدم؟
ته :خب من محکم مامانتو بغل کردم توعه کیوت افتادی توی شکمش !
ا/ت :چه بغلی !توی بغل بابات گریم گرفته بود !
ته :خب بسه دیگ( میخوای کامل توضیح بدی )
رفتن خوابیدن و ا/ت و تهیونگ پیش هم خوابیدن
ا/ت :که بغلم کردی هان ! از درد گریم گرفته بود !!😐🔪
ته : خب به بچه میخواستی چی بگم ؟
ا/ت : ول کن اصلا بگیر بخواب
ته :میای بغلم🥺🔮
ا/ت :من با این قیافه کیوتت میشه نیامممممممم
اومدممممممممممم!
بالا خره تموم شددددددددد
😉🤝😐🔪
۶۸.۸k
۱۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.