تک پارتی Namjoon

وقتی میخاد بهت درس یاد بده ولی....

ا.ت + نامجون _




_ بیا اینجا ببینم ریاضی که چیزی نیست
+ درحالی که از دستش فرار میکردم گفتم برای تو راحته نه من
_ گرفتمش و آوردنش سر میز و گفتم من نمیدونم اما اگه توی این امتحانم خراب کنی من میدونم و تو
+ هوفف نامی اذیتم نکن من به این درس علاقه ندارم
_ اتفاقا خیلیم درس شیرینیه
+ برای تو شیرینه برای من زهرماره
_ تنبلی رو ولش کن بیا ادامه بدیم
+ هعیی باشه
_ همینطور مشغول توضیح دادن بودم که یهو دیدم خانم ا.ت خوابش برده محکم به میز کوبیدم که سیخ وایساد
+ چی ..هان ..من بیدارم
_ میبینم
+ ب مولا بیدار بودم
_ اگه بیدار بودی این مسئله رو حل کن
+ هه هه
_ ضایع شدی حالا
+ چه جورم
_ پس بشین بخون من دیگه توضیح نمیدم
+ نه نه ببخشید گوش میدم دیگه
_ چه دروغ زیبایی
+جون تو دیگه گوش میدم
_ هعی خدا از اون شیش تا راحت شدم گیر این افتادم
+ منم دوست دارم
_ دختره ی خنگ ( با خنده )
+ یاا من خنگ نیستم تو زیادی باهوشی
_ اینو میدونم چیزی بگو ندونم
+ کیم نامجون از خود راضی
_ شنیدم هااا
+ باوشه ببخشید استاد
_ اوکی بیا ادامه بدیم دانشجو کوچولو