my angel/فرشته ی من
my angel/فرشته ی من
پارت۳
رفتیم یه میز پیدا کردیم و نشستیم و بعد هم یه نگاهی به منو انداختیم
من یه قهوه سفارش دادم و اون هم یه آیس کافی
بعد یه ۴ مین سفارشمون رسید
داشتیم میخوردیم(غذا رو میگم منحرفا..)که شروع به صحبت کرد
-خوب خانم من هنوز اسمتونو نمیدونم
+او،ببخشید بهت نگفتم؟خوب اسم من ا/ت هستش،کانگ ا/ت
-چه اسم قشنگی،اسم من هم تهیونگ هستش،کیم تهیونگ
+چه خوب
نوشیدنی مونو تموم کردیم و داشتیم با هم قدم میزدیم
که یهو دوباره شروع به صحبت کرد
-میگم خانوم..
+ا/ت صدام کن(نزاشت تهیونگ حرفشو تموم کنه)
-اوکی،خوب..ا/ت میگم میخوای تا باهم بیشتر آشنا شیم؟البته بد فکر نکن..(حالت آروم و نگران و یکمم خجالتی)
+اره مشکلی ندارم
-واقعا؟؟
+اره
بعد اون حرفم انگار دنیا رو بهش دادن یه جوری ذوق کرد که همین جوری مونده بودم شمارمو بهش دادم و بعد اون هم کلی خندیدیم و بعد هم رفتیم خونه
فردا صبح...
خوب شد؟
پارت۳
رفتیم یه میز پیدا کردیم و نشستیم و بعد هم یه نگاهی به منو انداختیم
من یه قهوه سفارش دادم و اون هم یه آیس کافی
بعد یه ۴ مین سفارشمون رسید
داشتیم میخوردیم(غذا رو میگم منحرفا..)که شروع به صحبت کرد
-خوب خانم من هنوز اسمتونو نمیدونم
+او،ببخشید بهت نگفتم؟خوب اسم من ا/ت هستش،کانگ ا/ت
-چه اسم قشنگی،اسم من هم تهیونگ هستش،کیم تهیونگ
+چه خوب
نوشیدنی مونو تموم کردیم و داشتیم با هم قدم میزدیم
که یهو دوباره شروع به صحبت کرد
-میگم خانوم..
+ا/ت صدام کن(نزاشت تهیونگ حرفشو تموم کنه)
-اوکی،خوب..ا/ت میگم میخوای تا باهم بیشتر آشنا شیم؟البته بد فکر نکن..(حالت آروم و نگران و یکمم خجالتی)
+اره مشکلی ندارم
-واقعا؟؟
+اره
بعد اون حرفم انگار دنیا رو بهش دادن یه جوری ذوق کرد که همین جوری مونده بودم شمارمو بهش دادم و بعد اون هم کلی خندیدیم و بعد هم رفتیم خونه
فردا صبح...
خوب شد؟
۴۱۵
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.