پارت ۱۲ رقیب عشقی

love rival¹¹
ویو تهیونگ::
بعد چند مینی از هم جدا شدیم و به هم لبخند زدیم
و به هم قول دادیم هیچ وقت این کار را رو تکرار نکنیم

ویو کوک::
کار داشتم و رفتم
وقتی برگشتم با تهیونگ کار داشتم
رفتم تو اتاقش و با بغلاشون مواجه شدم

خوب باید بگم قلبم شکست
چون من ا/ت و دوست دارم
می‌خوام ی کاری کنم مال خودم بشه
ولی فک کنم ا/ت با تهیونگ خوش حال تره

در و بستم تا تو آرامش خودشون باشن

بعد چند مینی از ا/ت از اتاق بیرون اومد و از پله ها اومد پایین
علامت ا/ت+ علامت کوک¢

+عه اومدی کوک
¢اممم آره
+خوش اومدی
¢مرسی(با لبخند))
¢اممممم تهیونگ کجاس؟؟
+عم بالاس،،برو بالا اگه کارش داری


کوک رفت بالا و با تهیونگ حرف زدن

و بعد باهم اومدن پایین

علامت تهیونگ_
_ا/تتت
+جان
_میگم میریم بیرون برای شام
+اوم
_باش
+کوک هم هست؟؟
_اره

ویو کوک:
تهیونگ تصمیم گرفت برای شام بریم بیرون
وقتی اونجایی که تهیونگ به ا/ت داشت خبر میداد و گفت کوک هم میاد
گلبام اکلیلی شد
نمی‌دونم چرا
تهیونگ و دوست داره ولی نگران منم هس چرا؟؟
تکلیفش روشن نیست

خلاصهههه که رفتیم ی رستوران که کنار دریا بود
یعنی در واقع تو ساحل بود رستورانه

ا/ت و ته دست هم و گرفتن و رفتن کنار دریا و قدم زدن
منم برای خودم و به اون راه زدن گفتم به حساب من
اخههه چراااااحیف پول

هیییی دارن قدم میزنن منم اینجا نشستم
خوب چرا وقتی می‌خوان دوتایی باشن من و هم میارن