فیک گمشده p²
فیک گمشده p²
گفتم: من که گفتم اون نیستم... یکی دیگه شون اومد جلو در چان: خیلی شبیه شه ولی چشاش... گفتم: آفرین...من اون نیستم...الان خونس یا نه؟! چان: الان که نه...بیرونه گفتم: کی میاد؟! چان: رفته از سوپرمارکت سر کوچه کمی کیمچی بگیره...الان میاد گفتم: باش چان: بیا تو گفتم: نه چان: بیا رفتم داخل...خونه ی بزرگی بود یهو دیدم ۷ نفر دورم کردن هیون: مطمئنی هیونگ نیس؟ چان: گفتم که آره صداش فرق میکنه سونگ: میتونه صداشو عوض کنه تا ما رو سرکار بزاره چان: بیخیال چرا باید سرکارمون بزاره؟! درضمن چشاش رو نگا کنین...رنگ چشاشم فرق میکنه... لیکس: رنگ چشاش به کنار خیلی سرده هیون: چی؟! لیکس: چشاش خیلی سرده... چان: دقیقا گفتم: نمیخواین بس کنین؟ سرم رف هان: تو کی هستی؟! گفتم: الان خودمم نمیدونم بزار این پسره بیاد مشخص میشه...
بعد ۱۰ مین
در به صدا در اومد ای ان: من باز میکنم... او هیونگ تویی؟ لینو: پس میخوای کی باشه؟! هیون: پس اون واقعا لینو هیونگ نیس لینو: چی دارین میگین؟ کی من نیس از رو مبل بلند شدم رفتم رو به روش وایستادم چان: او مای گاد... لینو: تو؟ گفتم: برا خودمم عجیب بود...تو برادر دو قلو نداری؟ لینو: نه گفتم: میشه از پدرومادرت بپرسی؟ لینو: ندارم...ولی باشه زنگ زد و گذاشت رو بلند گو لینو: سلام بابا پدر لینو: سلام پسرم خوبی؟! اتفاقی افتاده؟! لینو: خوبم نه اتفاقی نیفتاده بابا یه سوال من برادر دارم؟ پدر لینو: حالا چیشده اینو میپرسی؟ لینو: میشه بگی؟ پدرلینو: یه برادر دوقلو داشتی که وقتی بدنیا اومد مرد... لینو: اسمش چی بود؟ پدرلینو: میخواستیم اسمشو لی یونهو بزاریم لینو: ممنون بابا پدرلینو: خواهش پسرم مراقب خودت باش لینو: خدافظ و بعد قطع کرد
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
گفتم: من که گفتم اون نیستم... یکی دیگه شون اومد جلو در چان: خیلی شبیه شه ولی چشاش... گفتم: آفرین...من اون نیستم...الان خونس یا نه؟! چان: الان که نه...بیرونه گفتم: کی میاد؟! چان: رفته از سوپرمارکت سر کوچه کمی کیمچی بگیره...الان میاد گفتم: باش چان: بیا تو گفتم: نه چان: بیا رفتم داخل...خونه ی بزرگی بود یهو دیدم ۷ نفر دورم کردن هیون: مطمئنی هیونگ نیس؟ چان: گفتم که آره صداش فرق میکنه سونگ: میتونه صداشو عوض کنه تا ما رو سرکار بزاره چان: بیخیال چرا باید سرکارمون بزاره؟! درضمن چشاش رو نگا کنین...رنگ چشاشم فرق میکنه... لیکس: رنگ چشاش به کنار خیلی سرده هیون: چی؟! لیکس: چشاش خیلی سرده... چان: دقیقا گفتم: نمیخواین بس کنین؟ سرم رف هان: تو کی هستی؟! گفتم: الان خودمم نمیدونم بزار این پسره بیاد مشخص میشه...
بعد ۱۰ مین
در به صدا در اومد ای ان: من باز میکنم... او هیونگ تویی؟ لینو: پس میخوای کی باشه؟! هیون: پس اون واقعا لینو هیونگ نیس لینو: چی دارین میگین؟ کی من نیس از رو مبل بلند شدم رفتم رو به روش وایستادم چان: او مای گاد... لینو: تو؟ گفتم: برا خودمم عجیب بود...تو برادر دو قلو نداری؟ لینو: نه گفتم: میشه از پدرومادرت بپرسی؟ لینو: ندارم...ولی باشه زنگ زد و گذاشت رو بلند گو لینو: سلام بابا پدر لینو: سلام پسرم خوبی؟! اتفاقی افتاده؟! لینو: خوبم نه اتفاقی نیفتاده بابا یه سوال من برادر دارم؟ پدر لینو: حالا چیشده اینو میپرسی؟ لینو: میشه بگی؟ پدرلینو: یه برادر دوقلو داشتی که وقتی بدنیا اومد مرد... لینو: اسمش چی بود؟ پدرلینو: میخواستیم اسمشو لی یونهو بزاریم لینو: ممنون بابا پدرلینو: خواهش پسرم مراقب خودت باش لینو: خدافظ و بعد قطع کرد
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
۳.۴k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.