✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁶¹
چمدونم و برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم
_راه بیوفتم سوآ
س:ا/ت نمیخوای باهاش حرف بزنی معلومه که ناراحته
_راه بیوفتتتتتتتت
س: خیلی خب
••••••••••••••••••••••
س: خب رسیدیم
_......
س: ا/ت رسیدیم نمیخوای پیاده شی
س: ا/تتتتت
_...ببخشید حواسم نبود
داخل خونه:
س: ا/ت کی میخوای بری
_نمیدونم
س: از تصمیمت مطمئنی
_آره
س: خب آخه چرا میخوای طلاق بگیری و بری جونگ کوک که خیلی دوستت داره معلومه تو هم دوستش داری
_اگه بفهمی دیگه این حرفا رو نمیگی
س: خب بهم بگو
_بیخیال
امروز حوصله ندارم فردا میرم و یه بلیط به شهر......میگیرم (هر شهری دوست دارین تصور کنین)
س: فقط امیدوارم هر جا بری خوشحال و سلامت باشی
_دلم برات تنگ میشه
س: یاااا اینجوری نگو گریم میگیره تو که بلاخره برمیگردی تا ابد اونجا نمیمونی که مگه نه؟
_از کجا معلوم برگردم
دو روز بعد موقع رفتن ا/ت:
امروز قراره از اینجا برم و یه زندگی جدیدو شروع کنم .....بدون جونگ کوک
خوبه سوآ رو داشتم از همینجا برام از طریق دوستاش تو شهرِ....کار و خونه اجاره ای پیدا کرد
_خب دیگه باید راه بیوفتم
س: ا/ت هنوزم سر وقته... خب بمون همینجا پیش من
_......ببخشید این چند روز اذیتت کردم و مزاحم شدم
س:از این حرفا نزن وگرنه نمیزارم بری
_بیا بغلم
س:دوستت دارم
_منم همینطور ...خب دیگه سختش نکنیم من برم
س: بهم زنگ بزنیااااا
_باشه
رفتم و سوار قطار شدم
چند دقیقه بعد:
_این جونگ کوک نیست.....جی یون؟ اینجا چیکار میکنن
دارن میان سمت من؟
جی یون~: اومدم بهت بگم که خوب شد رفتی
+آره ما ازدواج کردیم
~اهوم بهت گفتم که تو بین ما اضافی هستی
+خوشحالم که تو رفتی و با جی یون ازدواج کردم
+خیلی دوستت دارم جی یون
~منم همینطور عزیزم (یه بوسه خیلی رمانتیک)
••••••
_وای .....این چی بود (نفس زنان)
_چه خواب چرتی دیدم.......این و کجای دلم بزارم
حتی تو خوابمم دنبالم میان من کی از دست اینا راحت میشم
_راه بیوفتم سوآ
س:ا/ت نمیخوای باهاش حرف بزنی معلومه که ناراحته
_راه بیوفتتتتتتتت
س: خیلی خب
••••••••••••••••••••••
س: خب رسیدیم
_......
س: ا/ت رسیدیم نمیخوای پیاده شی
س: ا/تتتتت
_...ببخشید حواسم نبود
داخل خونه:
س: ا/ت کی میخوای بری
_نمیدونم
س: از تصمیمت مطمئنی
_آره
س: خب آخه چرا میخوای طلاق بگیری و بری جونگ کوک که خیلی دوستت داره معلومه تو هم دوستش داری
_اگه بفهمی دیگه این حرفا رو نمیگی
س: خب بهم بگو
_بیخیال
امروز حوصله ندارم فردا میرم و یه بلیط به شهر......میگیرم (هر شهری دوست دارین تصور کنین)
س: فقط امیدوارم هر جا بری خوشحال و سلامت باشی
_دلم برات تنگ میشه
س: یاااا اینجوری نگو گریم میگیره تو که بلاخره برمیگردی تا ابد اونجا نمیمونی که مگه نه؟
_از کجا معلوم برگردم
دو روز بعد موقع رفتن ا/ت:
امروز قراره از اینجا برم و یه زندگی جدیدو شروع کنم .....بدون جونگ کوک
خوبه سوآ رو داشتم از همینجا برام از طریق دوستاش تو شهرِ....کار و خونه اجاره ای پیدا کرد
_خب دیگه باید راه بیوفتم
س: ا/ت هنوزم سر وقته... خب بمون همینجا پیش من
_......ببخشید این چند روز اذیتت کردم و مزاحم شدم
س:از این حرفا نزن وگرنه نمیزارم بری
_بیا بغلم
س:دوستت دارم
_منم همینطور ...خب دیگه سختش نکنیم من برم
س: بهم زنگ بزنیااااا
_باشه
رفتم و سوار قطار شدم
چند دقیقه بعد:
_این جونگ کوک نیست.....جی یون؟ اینجا چیکار میکنن
دارن میان سمت من؟
جی یون~: اومدم بهت بگم که خوب شد رفتی
+آره ما ازدواج کردیم
~اهوم بهت گفتم که تو بین ما اضافی هستی
+خوشحالم که تو رفتی و با جی یون ازدواج کردم
+خیلی دوستت دارم جی یون
~منم همینطور عزیزم (یه بوسه خیلی رمانتیک)
••••••
_وای .....این چی بود (نفس زنان)
_چه خواب چرتی دیدم.......این و کجای دلم بزارم
حتی تو خوابمم دنبالم میان من کی از دست اینا راحت میشم
۲۲.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.